بازوی دیپلماسی قدرت ملی
تجربههای تاریخی و تحلیلهای استراتژیک نشان میدهند که قدرت واقعی در دوران جنگها و بحرانهای فراملی، از تلفیق موثر ظرفیتهای دفاعی با بهرهگیری از سازوکارهای حقوق بینالملل حاصل میشود. بهویژه در شرایطی که دشمن از راهبرد حملات دوربرد و استفاده از فناوریهای نوین بهره میبرد و ایران با محدودیتهای ژئوپلیتیک مانند نبود مرز زمینی مستقیم با دشمن مواجه است، استفاده از ابزارهای حقوقی و دیپلماتیک نهتنها یک گزینه مکمل، بلکه یک ضرورت راهبردی است. نقش فعال و خلاقانه در مجامع بینالمللی همچون شورای امنیت، مجمع عمومی سازمان ملل، دیوان بینالمللی دادگستری، دیوان کیفری بینالمللی و همچنین بهرهگیری از گزارشگران ویژه حقوق بشر، میتواند وجهه سیاسی و حقوقی ایران را در سطح بینالمللی ارتقا دهد. چنین حضوری نهتنها صدای ایران را در میان افکار عمومی جهان تقویت میکند، بلکه امکان مستندسازی موارد نقض حقوق بینالملل از سوی طرف مقابل را نیز فراهم میسازد و مسیر را برای اعمال فشار مشروع بینالمللی هموار میکند. در این مسیر، دیپلماسی نباید صرفا تابعی از تحولات میدانی باشد، بلکه باید بهمثابه بازوی مکمل میدان، با منطق، صراحت و اقتدار به پیش رود.
استفاده از ظرفیت حقوق بینالملل، استناد به اصول منشور سازمان ملل، و تاکید بر حق دفاع مشروع، ابزاری موثر برای جلوگیری از تحریف روایتها و مشروعیتزدایی از مواضع ایران در سطح جهانی خواهد بود. در واقع، ترکیب متوازن میان میدان و دیپلماسی، همان پروژه پیروزی مشروعیتی است که باید همزمان در جبهههای نبرد و در صحن دادگاهها و مجامع بینالمللی دنبال شود. در نهایت، راه پایانبخش این بحران نه از مسیر برتری صرفا نظامی، بلکه از طریق اتخاذ ابتکار عمل در حوزه دیپلماسی، بهرهگیری هوشمندانه از زبان قانون، و پیگیری منظم سازوکارهای بینالمللی میگذرد. این مسیر، نهتنها میتواند به دستیابی به آتشبس و توقف درگیریها منجر شود، بلکه اعتبار و منزلت ایران را بهعنوان کشوری مسوول، عقلانی و حقطلب در صحنه جهانی تثبیت خواهد کرد. به نظر میرسد زمان آن رسیده است که دیپلماسی عزتمندانه، در پرقدرتترین حالت خود، به حمایت از میدان بپردازد.