شرایط اقتصاد آمریکا تصمیمگیری را برای بانک مرکزی دشوار کرده است
ماه چالشبرانگیز فدرالرزرو

این نهاد علاوه بر چالشهای اقتصادی، باید با فشارهای سیاسی، مانند انتقادات کاخ سفید نیز دستوپنجه نرم کند. در کنار این مسائل، فدرالرزرو در سال جاری موظف به معرفی چارچوب سیاستی جدیدی است که ممکن است بار دیگر ناکارآمدی چارچوب پیشین را در ذهن عموم زنده کند. از سوی دیگر، ناپایداری روابط اقتصادی سنتی که سیاستگذاری بر پایه آنها انجام میشود، باعث شده پیشبینی و برنامهریزی برای فدرالرزرو دشوارتر از همیشه باشد. کاهش مداوم ارزش دلار نیز نگرانیهایی در مورد نقش تاریخی آن در اقتصاد جهانی و جایگاه بازارهای مالی آمریکا به عنوان مقصد اصلی سرمایههای خارجی به همراه آورده است. بازار اوراق قرضه خزانهداری نیز گاه و بیگاه دچار تنشهایی میشود که خود بر پیچیدگی وضعیت میافزاید. با این وجود، بخش قابلتوجهی از دشواریهای پیشرو خارج از کنترل فدرالرزرو است. چهار عامل اصلی در ایجاد این دوره پرتلاطم نقش داشتهاند. نخست، سیاستهای متغیر تعرفهای دولت آمریکا و استفاده ابزاری از تعرفهها به عنوان ابزار فشار اقتصادی است.
سیاستگذاری نامشخص دولت در این زمینه، این سوال را مطرح کرده که آیا هدف از تعرفهها، بازطراحی منصفانه تجارت جهانی است یا تلاشی برای افزایش درآمد دولت و بازگرداندن تولید به داخل کشور؟ دومین عامل، ابهام در کلیت سیاستگذاری دولت به ویژه در حوزه مالیه عمومی است. ابعاد کامل طرح بودجهای بزرگی که در کنگره در حال بررسی است، هنوز روشن نیست و همچنین مشخص نشده برنامههای دولت در زمینه استخدام و قراردادهای دولتی چگونه پیاده خواهد شد. طرحهای کاخ سفید در زمینه مقرراتزدایی نیز هنوز مبهم باقی ماندهاند. عامل سوم، تناقض میان دادههای نرم و سخت اقتصادی است. دادههای نرم، شامل نظرسنجیهای ذهنی از کسبوکارها و مصرفکنندگان، ماههاست که از کاهش رشد و افزایش تورم خبر میدهند، در حالی که دادههای سخت که بر مبنای رفتار واقعی اقتصادی هستند، هنوز چنین تصویری را تایید نکردهاند. چهارمین عامل، اگرچه ماهیتی مثبت دارد، اما به سردرگمیها دامن زده است.
این عامل، پیشرفتهای فناورانه بهویژه در زمینه هوش مصنوعی است که پتانسیل افزایش بهرهوری را دارد. اما درباره میزان و زمانبندی اثرگذاری آن اجماعی وجود ندارد. مجموعه این عوامل پیشبینیپذیری اقتصاد را مختل کرده و خطر رکود تورمی را افزایش داده است. در این شرایط، ضعف اعتبار بانک مرکزی، توان این نهاد برای ارائه راهنمایی موثر به بازارها را تضعیف کرده است.
در نتیجه، فدرالرزرو ناگزیر است تابستان پیشرو را با رویکردی تدافعی پشت سر بگذارد. اما دفاع صرف کافی نیست. این نهاد باید به صورت فعالانه دست به اصلاح سیاستها بزند و چارچوب سیاست پولی قابلاعتمادتری را ارائه دهد. یکی از منابع پیشنهادی برای این کار، گزارش گروه کاری G۳۰ است که بر ارتقای شفافیت و ارتباطات فدرالرزرو تاکید دارد. از جمله پیشنهادها میتوان به تدوین ساختاری مشخص برای استفاده از راهنمایی آیندهنگر، انتشار پیشبینیهای کارشناسی بانک، ارائه راهبردهای شفاف درباره موازنه تورم و اشتغال و ایجاد چارچوبی مشخص برای ارزیابی سیاستهای انبساطی و انقباضی پولی اشاره کرد. همچنین توصیه میشود که فدرالرزرو سناریوهای مختلف اقتصادی را بیشتر مورد بررسی قرار دهد و درک خود از اثرات نیروهای اقتصادی بر خانوارها و بنگاهها را ارتقا دهد. در نهایت، باید بازنگری در هدفگذاری تورمی ۲ درصدی نیز در دستور کار قرار گیرد. هرچند فدرالرزرو بهصراحت این ایده را رد کرده، اما با توجه به تحولات ساختاری اخیر، با نادیده گرفتن آن ممکن است فرصت بزرگی را از دست بدهد.