وداع نفت با الگوهای سنتی

سقوط قیمت هر بشکه نفت برنت به ۶۸ دلار درحالی‌که تصمیم اوپک‌پلاس برای افزایش عرضه و تهدیدهای دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا علیه واردات نفت روسیه توسط هند به‌طور همزمان صحنه را تغییر داده‌اند، گویای شرایطی است که در آن نفت نه‌تنها یک کالای اقتصادی، بلکه مهره‌ای در بازی قدرت‌های بزرگ شده است. نفت، این عنصر سیال و بی‌ثبات، اکنون بیش از همیشه نقش یک بازیگر کلیدی در طراحی راهبردی دولت‌ها و بازتعریف اتحادهای منطقه‌ای را بازی می‌کند.

در این بستر پیچیده، هر تصمیم تولیدی از سوی اوپک‌پلاس، یا هر توییت و اظهارنظر از سوی رئیس‌جمهور ایالات متحده، همچون قطعه‌ای از دومینوی سیاسی و اقتصادی عمل می‌کند که می‌تواند پیامدهایی بسیار فراتر از بازارهای مالی داشته باشد. بازار جهانی نفت امروز با معادلاتی روبه‌روست که در آن عرضه و تقاضا تنها بخشی از پازل‌اند؛ بخش اصلی ماجرا، اراده سیاسی کشورهایی چون آمریکا، روسیه، عربستان و هند است که هر کدام به‌دنبال تثبیت یا ارتقای جایگاه ژئوپلیتیک خود از طریق اهرم نفت هستند.

در چنین بزنگاهی، بازار جهانی نه از کاهش عرضه روسیه می‌ترسد و نه از مازاد احتمالی نفت اوپک هیجان‌زده می‌شود، بلکه همه نگاه‌ها به یک چیز دوخته شده: تصمیم بعدی کاخ سفید. آیا فشارها به هند سرآغاز یک بازتعریف نوین در معادلات انرژی خواهد بود؟ یا تنها یکی از مانورهای رسانه‌ای پیش از انتخابات در واشنگتن است؟ آیا نفت در آستانه تبدیل شدن به ابزار مستقیم سیاست‌ورزی ایالات متحده در برابر متحدان سنتی‌اش قرار گرفته ؟ یا شاید هم جهان باید خود را برای دوران جدیدی از دیپلماسی نفتی آماده کند؛ دورانی که در آن، خطوط لوله و نفتکش‌ها نه‌فقط حامل انرژی، بلکه حامل پیام‌های تهدید یا اتحادند.

اوپک‌پلاس و لغو کاهش تولید

اوپک‌پلاس که در سال‌های اخیر بیش از هر زمان دیگری در مرکز تلاقی سیاست و اقتصاد قرار گرفته، این‌بار با تصمیمی معنادار به صدر اخبار بازگشت. در نشست اخیر، اعضا توافق کردند که از سپتامبر، تولید نفت خود را به میزان ۵۴۷ هزار بشکه در روز افزایش دهند. این افزایش تولید، نه‌تنها به‌منزله پایان رسمی کاهش داوطلبانه ۲‌میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه‌ای توسط هشت عضو در سال ۲۰۲۳ است، بلکه نشان‌دهنده تغییری در اولویت‌های راهبردی این ائتلاف نیز است. کاهش‌های گذشته، با هدف جلوگیری از سقوط بیشتر قیمت‌ها در بازار پساکرونا و مقابله با شوک‌های تقاضا اعمال شد، اما حالا شرایط متفاوت است.

Untitled-1 copy

این تصمیم زمانی گرفته شد که بازار نفت هنوز در فضای مه‌آلودی از عدم قطعیت حرکت می‌کند؛ از یک‌سو، شاخص‌های اقتصادی چین، اروپا و آمریکا تصویر روشنی از آینده تقاضا ارائه نمی‌دهند و از سوی دیگر، ناآرامی‌های ژئوپلیتیک در اوکراین و خاورمیانه همچنان چشم‌انداز عرضه را تحت تاثیر قرار داده‌اند. با این حال، اوپک‌پلاس تصمیم گرفت تعهدات انقباضی خود را زودتر از موعد کنار بگذارد.

این اقدام، پیامی پنهان نیز در خود دارد: یا بازیگران اصلی بازار به این نتیجه رسیده‌اند که دیگر از مازاد عرضه خبری نیست، یا اینکه در حال چیدن مهره‌های خود برای سناریویی کاملا متفاوت در نیمه دوم سال هستند. سناریویی که در آن، ابزار «عرضه» برای کنترل مستقیم قیمت، جای خود را به بازی با ابزارهای سیاسی و بلوف‌های دیپلماتیک داده است.

با توجه به این تصمیم، می‌توان گفت اوپک‌پلاس، به‌ویژه بازیگرانی چون عربستان و روسیه، بار دیگر در حال ارسال سیگنال‌هایی دوگانه به بازار هستند؛ سیگنال‌هایی که همزمان حامل پیام قدرت‌نمایی در برابر غرب و همچنین تلاش برای حفظ سهم بازار در برابر تولیدکنندگان غیراوپکی، به‌ویژه آمریکا و کانادا هستند. افزایش تولید در شرایطی رخ می‌دهد که تولید شیل آمریکا نیز در حال رشد است و رقابت برای حفظ مشتریان کلیدی مانند هند و چین وارد مرحله‌ای جدید شده است.

واکنش قیمت‌ها به تصمیم اوپک

در شرایطی که بسیاری انتظار نوسانات شدید قیمتی پس از اعلام تصمیم اوپک‌پلاس را داشتند، بازار با واکنشی به‌نسبت آرام روبه‌رو شد. تا لحظه تنظیم این خبر و به گزارش تارنمای tradingeconomics.com قیمت نفت برنت روز سه‌شنبه 5 ماه اوت تنها 0.5 درصد افت کرد و به ۶۸ دلار در هر بشکه رسید و نفت وست‌تگزاس نیز با کاهش ۴۱ سنتی ۶۵ دلار در بشکه معامله شد. این کاهش‌های محدود، بیش از هر چیز بازتاب‌دهنده تردید و احتیاط معامله‌گران در برابر داده‌ها و تحولات جدید است.

آنچه در حال رخ دادن است، نه هیجان ناشی از خبر، بلکه نوعی «انتظار هوشمندانه» است؛ بازاری که نه می‌خواهد از افزایش عرضه واهمه‌ داشته باشد، نه مایل است ریسک‌های ژئوپلیتیک را نادیده بگیرد. ثبات نسبی قیمت‌ها به‌رغم افزایش تولید، نشان می‌دهد که مکانیسم سنتی واکنش بازار به سیاست‌های اوپک دیگر به شکل گذشته عمل نمی‌کند.

اینک، عامل تعیین‌کننده نه فقط عرضه و تقاضاست، بلکه قدرت تحلیلی معامله‌گران نسبت به ماهیت سیاسی اخبار نیز در نوسانات بازار نقش دارد. معامله‌گران دریافته‌اند که تصمیمات اوپک‌پلاس گاه بیش از آن‌که از منطق اقتصادی تبعیت کنند، محصول تعاملات سیاسی درون‌گروهی یا چانه‌زنی با بازیگران غربی‌اند. از سوی دیگر، تعلیق ذهنی بازار ناشی از متغیرهای متعدد و متضاد است: فشار ایالات متحده بر هند برای کاهش واردات نفت از روسیه، احتمال اعمال تعرفه‌های جدید، تضعیف رشد اقتصادی در چین و اروپا، و در نهایت، مبهم بودن مسیر دیپلماتیک جنگ اوکراین.

همین تنوع عوامل، باعث می‌شود بازار از تصمیم اوپک‌پلاس به سادگی نتیجه‌گیری نکند و به‌جای عکس‌العمل هیجانی، وارد فاز تحلیل و انتظار شود. به‌عبارت دیگر، در شرایطی که نفت از یک کالای فیزیکی به ابزاری نمادین برای سنجش تنش‌های جهانی تبدیل شده، واکنش قیمت‌ها بیش از هر چیز بازتاب‌دهنده «درک جمعی بازار از بازی قدرت» است. این درک، فعلا در حالت بلاتکلیف باقی مانده و تنها تصمیمات پیش‌روی واشنگتن، مسکو و ریاض است که می‌تواند قفل این ابهام را بشکند.

تهدید ترامپ علیه هند

ترامپ که با شعار «پایان جنگ اوکراین» دوباره وارد عرصه شده، حالا یکی از بزرگ‌ترین خریداران نفت روسیه یعنی هند را نشانه رفته است. او تهدید کرده که در صورت ادامه واردات نفت و اسلحه از روسیه، تعرفه واردات کالاهای هندی به آمریکا را به ۱۰۰ درصد خواهد رساند. این در حالی است که هند در حال حاضر با تعرفه‌ای ۲۵ درصدی مواجه است. پاسخ رسمی دهلی‌نو به این تهدیدها «غیرموجه» خواندن آن بود، و مقامات هندی اعلام کردند از منافع اقتصادی خود دفاع خواهند کرد.

این تقابل تجاری تازه، اگر تداوم یابد، می‌تواند نه‌تنها بر توازن انرژی جهان، بلکه بر مسیر روابط ژئوپلیتیک آینده تاثیرگذار باشد. هند، سومین واردکننده و مصرف‌کننده بزرگ نفت جهان، در نیمه اول سال جاری روزانه حدود یک ‌میلیون و 750 هزار بشکه نفت از روسیه وارد کرده است. این رقم نسبت به سال گذشته ۱ درصد رشد داشته است و نشان می‌دهد که علی‌رغم فشارهای غرب، دهلی‌نو سیاست انرژی خود را بر پایه صرفه‌جویی و تامین پایدار طراحی کرده است.

 نکته جالب اینجاست که هند نفت روسیه را پایین‌تر از سقف قیمت اتحادیه اروپا خریداری می‌کند و برخلاف نفت ایران و ونزوئلا، این واردات هنوز تحت تحریم مستقیم نیست. از منظر هند، ادامه این واردات هم عقلانی است و هم به ثبات قیمت جهانی نفت کمک می‌کند. معامله‌گران نفت در هفته جاری به جای واکنش شدید، رفتاری محتاطانه داشتند.

بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که ترامپ ممکن است ملاحظات داخلی و بازار را در تصمیم‌گیری‌های نهایی لحاظ کند. اگر تعرفه‌ها به‌گونه‌ای تنظیم شود که به رشد قیمت نفت منجر گردد، این مساله می‌تواند بازتاب منفی بر اقتصاد آمریکا و نرخ تورم داشته باشد. از همین‌رو، کارشناسانی چون جیووانی استانووو از UBS، بازار نفت را فعلا «با ثبات» توصیف می‌کنند، تا زمانی‌که واکنش عملی دولت آمریکا روشن‌تر شود.

چشم‌انداز اقتصادی و تقاضا

در کنار همه عوامل سیاسی، باید چشم‌انداز تقاضای جهانی را نیز در نظر گرفت. گزارش جی‌پی‌مورگان در هفته جاری از افزایش ریسک رکود در آمریکا خبر داد. هم‌زمان، چین نیز در نشست پولیتبوروی ژوئیه، از توقف سیاست‌های انبساطی و تمرکز بر «بازتعادل ساختاری» سخن گفت. این دو عامل، می‌توانند تقاضای جهانی برای نفت را در نیمه دوم سال تضعیف کنند و تاثیر مستقیمی بر قیمت‌ها داشته باشند.

اگر تقاضا کاهش یابد و عرضه افزایش یابد، نتیجه‌ای جز افت قیمت در پی نخواهد داشت؛ مگر آن‌که اتفاقی سیاسی مسیر بازار را تغییر دهد. بازار نفت در تابستان ۲۰۲۵ نه‌تنها یک میدان رقابت اقتصادی، بلکه عرصه‌ای برای منازعه دیپلماتیک شده است. تصمیم اوپک‌پلاس برای افزایش تولید، همراه با تهدیدهای تجاری ترامپ، نشان می‌دهد که قواعد بازی در حال بازتعریف هستند.

هند، به‌عنوان بازیگری کلیدی، فعلا از موضع خود عقب‌نشینی نکرده و همچنان در پی توازن منافع انرژی و سیاست خارجی است. اما پرسش‌های اصلی این است که اگر بحران‌ها تشدید شود، آیا جهان به‌سوی چندقطبی شدن بازار نفت حرکت خواهد کرد؟ آیا همچنان منتظر اعلامیه بعدی از کاخ سفید می‌ماند؟ آنچه مسلم است، دیگر نمی‌توان از نفت صرفا به‌عنوان یک کالا یاد کرد؛ نفت، بار دیگر به زبان مشترک سیاست جهانی بدل شده است.