ترامپ با فرمان اجرایی برای شرکتهای دارویی قیمت تعیین کرد؛
روی چپ راست آمریکایی

این درحالی است که سیاستهای مداخلهگر در قیمت عموما از سوی احزاب چپ بهکار گرفته میشوند و ترامپ نیز پیشتر کنترل قیمتها را اقدامی کمونیستی نامیده بود. عمده تفاوت به داروهای برند و دارای نام تجاری بازمیگردد که پتنت آنها منقضی نشده است. بازار آزادتر و دولت کمتر مداخلهگر آمریکا موجب میشود این داروهای برند در خاک آمریکا در قیاس با کشورهای دیگر که مقرراتگذاری گستردهتری دارند و خرید متمرکز همراه با چانهزنی دارو از سوی نظام بهداشتی صورت میگیرد، قیمت بالاتری داشته باشند. با این حال دو اقتصاددان معتقدند که این اقدام بخش کوچک اما نوآور بازار دارو را مختل میسازد و میتواند در نهایت زیان قابل توجهی را به بیماران وارد کند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده با فرمان اجرایی خود بازار دارویی آمریکا را به تلاطم انداخت. او روز دوشنبه فرمانی را امضا کرد که تولیدکنندگان دارو را ملزم میکند قیمت داروهای خود را با قیمتهای جهانی همتراز کنند. این اقدام ترامپ، که با هدف کاهش هزینههای دارو برای مصرفکنندگان آمریکایی انجام شده، با واکنشهای گستردهای از سوی شرکتهای داروسازی، تحلیلگران و کارشناسان حقوقی مواجه شده است.
هدف ترامپ؛ ارزان کردن دارو
ترامپ با این فرمان، به دنبال تحقق وعده انتخاباتی خود برای کاهش هزینههای مربوط به تهیه دارو است. او معتقد است که مردم آمریکا برای داروهای تجویزی، بهطور قابل توجهی بیشتر از سایر کشورهای توسعهیافته پول پرداخت میکنند. این مساله، به ویژه برای افرادی که با بیماریهای مزمن دست و پنجه نرم میکنند اهمیت دارد و بار سنگینی را بر دوش آنها تحمیل میکند. ترامپ در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که هدف او، ایجاد عدالت در بازار دارو است و میخواهد مردم آمریکا نیز از داروهایی با قیمتهای منطقی بهرهمند شوند. او همچنین هشدار داد که اگر شرکتهای داروسازی از این فرمان تبعیت نکنند، دولت تعرفههای سنگینی بر واردات دارو اعمال خواهد کرد.
شرکتهای داروسازی، این فرمان را یک اقدام مداخلهجویانه و تهدیدی برای صنعت دارو تلقی میکنند. آنها معتقدند که هزینههای تحقیق و توسعه دارو در آمریکا بسیار بالاست و قیمتهای بالاتر، این هزینهها را پوشش میدهد. این شرکتها هشدار دادهاند که اگر مجبور به کاهش قیمتها شوند، سرمایهگذاری خود در تحقیق و توسعه داروهای جدید را کاهش خواهند داد و این مساله، در نهایت به ضرر بیماران تمام خواهد شد. به گزارش رویترز، استفان اوبل، مدیرعامل گروه تجاری صنعت PhRMA، در بیانیهای اعلام کرد که وارد کردن قیمتهای خارجی از کشورهای سوسیالیستی، معاملهای بد برای بیماران و کارگران آمریکایی خواهد بود و نوآوری در صنعت دارو را به خطر میاندازد.
آیا ترامپ میتواند قیمتها را کنترل کند؟
کارشناسان حقوقی معتقدند که این فرمان ترامپ، با قوانین آمریکا مغایرت دارد و احتمالا با چالشهای قانونی جدی مواجه خواهد شد. پل کیم، وکیل سیاست سلامت میگوید که پیشنهاد این فرمان برای واردات گستردهتر یا مستقیم مصرفکننده، فراتر از اختیارات قانونی است. لارنس گوستین، استاد حقوق سلامت در دانشکده حقوق جورج تاون، نیز پیشبینی میکند که پس از اجرای این فرمان، سیل دعاوی حقوقی به راه خواهد افتاد. علاوه بر چالشهای قانونی، اجرای این فرمان با موانع عملی نیز روبهرو است. تعیین دقیق قیمتهای جهانی و اعمال آنها بر شرکتهای داروسازی، کار آسانی نیست. همچنین احتمال دارد شرکتها از فروش دارو در آمریکا با قیمتهای پایین خودداری کنند و این مساله، منجر به کمبود دارو در بازار شود.
آینده بازار دارو؛ جدال ادامه دارد
هنوز مشخص نیست که آیا ترامپ میتواند این فرمان را بهطور کامل اجرا کند یا خیر؟ اما این اقدام او نشان میدهد که دولت آمریکا مصمم به کاهش هزینههای دارو برای مردم است. در آینده نزدیک، باید منتظر واکنش شرکتهای داروسازی و تصمیم دادگاهها در این زمینه باشیم. این جدال، میتواند تاثیرات عمیقی بر بازار دارو و دسترسی مردم آمریکا به داروهای مورد نیازشان داشته باشد. ترامپ، با این فرمان، بار دیگر نشان داد که حاضر است برای تحقق وعدههای خود، با قدرتهای بزرگ اقتصادی درگیر شود. اینبار، میدان نبرد، صنعت داروسازی است و نتیجه این جدال، میتواند آینده بازار دارو در آمریکا را تحت تاثیر قرار دهد.
راست آمریکایی چپ میشود
رئیسجمهور دونالد ترامپ فرمانی صادر کرده است که به گفته او قیمت داروهای تجویزی آمریکاییها را کاهش میدهد. این دستور احتمالا تاثیر کمی خواهد داشت؛ اما نمونهای عالی از کنترل دولتی قیمتها است که ترامپ و اعضای دولت او زمانی آن را با سوسیالیسم و فاشیسم مقایسه میکردند. فرمان روز دوشنبه ترامپ، به وزیر بهداشت و خدمات انسانی دستور میدهد «ظرف ۳۰روز اهداف قیمتی اصل «ملت دارای بهترین شرایط» را به تولیدکنندگان دارویی ابلاغ کند تا قیمتها برای بیماران آمریکایی با کشورهای توسعهیافته قابل مقایسه همسو شود.» وضعیت ملت دارای بهترین شرایط (MFN) به این معنی است که در یک کشور با همه افراد طوری رفتار شود که در مذاکره با هر کسی، بهترین شرایط به او ارائه شده باشد. یعنی اگر یک شرکت دارویی در مذاکرات خود با یک کشور خارجی قیمتی ارائه داد که از همه قراردادهای قبلیاش پایینتر بود، موظف است در ایالات متحده همان پایینترین قیمت را برای محصولش اعمال کند. اگر دستور ترامپ بهطور کلی اجرا شود، به این معنی است که شرکتهای دارویی باید داروها را به آمریکاییها با کمترین قیمتی که به هر کس دیگری در جهان ارائه میکردند، بفروشند. مایکل اف. کنون، مدیر مطالعات سیاست سلامت در موسسه کیتو مینویسد: «ترامپ به هیچوجه اشاره نمیکند که این قیمت فقط برای قیمتهایی که دولت برای داروها پرداخت میکند، اعمال میشود.»
این دستور همچنین به آژانسها دستور میدهد علیه تولیدکنندگانی که از آن تبعیت نمیکنند، اقدام کنند. ترامپ روز دوشنبه گفت: «در صورت لزوم، ما شرکتهای دارویی را بررسی خواهیم کرد و به ویژه کشورهایی را که این کار را انجام میدهند، بررسی خواهیم کرد.» ترامپ در پستی در Truth Social در آخر هفته گفت که در نتیجه این دستور، «قیمت داروهای تجویزی تقریبا بلافاصله ۳۰ تا ۸۰درصد کاهش مییابد.» او روز دوشنبه گفت که هزینهها را «۶۰، ۷۰، ۸۰، ۹۰ درصد، اما در واقع بیشتر از آن اگر به آن فکر کنید... از نظر ریاضی» کاهش میدهد. این دستور شکایت میکند که «تولیدکنندگان دارو برای دسترسی به بازارهای خارجی، محصولات خود را بهشدت تخفیف میدهند و این کاهش را از طریق قیمتهای بسیار بالا در ایالات متحده یارانه میدهند.»
چرا در آمریکا دارو گرانتر است؟
آمریکاییها نسبت به مردم سایر کشورهای توسعهیافته، برای داروهای تجویزی بسیار بیشتر پرداخت میکنند؛ اما دلایل آن پیچیدهتر از آن چیزی است که ترامپ پیشنهاد میکند. داریوش لکداوالا و دانا گلدمن از موسسه سیاست عمومی و خدمات دولتی شافِر دانشگاه کالیفرنیای جنوبی نوشتند: «دلایل خوبی وجود دارد که چرا باید برای دسترسی زودهنگام به داروهای جدید نسبت به شرکای تجاری خود بیشتر پرداخت کنیم.» «آمریکا بهعنوان بزرگترین بازار دارویی جهان، خود را در موقعیت منحصر به فردی برای کسب سهم عمدهای از مزایای داروهای جدید مییابد. ما اغلب این هزینههای اضافی را در قالب زندگی طولانیتر و سالمتر جبران میکنیم. »
شرکتهای دارویی میگویند عدم تعادل قیمت بهدلیل هزینه عرضه یک داروی جدید به بازار در ایالات متحده است که معمولا به میلیاردها دلار میرسد. لکداوالا و گلدمن نوشتند پیشنهاد ترامپ «چندین جنبه را نمیبیند». شرکتهای دارویی میتوانند به سادگی قیمتهای خارج از کشور را افزایش دهند اما تخفیفهایی ارائه دهند که بسیاری از قوانین خارجی ملزم به محرمانه بودن آنها لحاظ شده است. در غیر این صورت «با انتخاب بین کاهشهای شدید در قیمتگذاری ایالات متحده یا از دست دادن بازارهای خارج از کشور با سود کم» شرکتها ممکن است به سادگی از بازارهای خارجی خارج شوند «و مصرفکنندگان آمریکایی را با همان قیمتها، تولیدکنندگان دارویی را با سود کمتر و نسلهای آینده را با نوآوری کمتر رها کنند.»
قیمتگذاری تنها برای دموکراتها بد است
علاوه بر این، این دستور همان نوع سیاستهای اجباری دولتی را تحمیل میکند که ترامپ و متحدانش زمانی به درستی آن را استبدادی میدانستند. در اوت۲۰۲۴، کامالا هریس، معاون رئیسجمهور وقت اعلام کرد که بهعنوان رئیسجمهور، از ممنوعیت فدرال گرانفروشی مواد غذایی که او آن را عامل تورم میدانست، حمایت خواهد کرد. استفان میلر که اکنون مشاور کاخ سفید است، در آن زمان در پستی در X گفت: «کمونیستها کمونیست خواهند بود. تنها چیزی که کنترل قیمتها ارائه میدهد، کمبود و قحطی است.» او در پستی جداگانه، کنترل قیمتها را «سیاستی مارکسیستی تحمیل شده توسط رژیمهای چپگرا که سیاستهایشان باعث تورم رادیکال شده است» خواند. «این کار منجر به کمبود غذا و دارو، صف نان، مارپیچ تورم بدتر و نابودی ارزش پول میشود.» ترامپ در آن زمان در یک تجمع انتخاباتی گفت: «رفیق کامالا پس از ایجاد تورم فاجعهبار، اعلام کرد که میخواهد کنترل قیمتهای سوسیالیستی را اعمال کند.» «این کمونیستی است؛ این مارکسیستی است؛ این فاشیستی است.» اما ترامپ اکنون خواستار کنترل قیمتها برای داروهای تجویزی است، دقیقا همان کاری را که هشدار داده بود اگر هریس پیروز میشد، اتفاق میافتاد. هنگامی که از یک مقام کاخ سفید پرسیده شد که برنامه رئیسجمهور چه تفاوتی با پیشنهاد هریس دارد، او به آدری فالبرگ از نشنال ریویو گفت: «کاری که ما اینجا انجام میدهیم، اصلاح بازار است و فقط اجازه میدهیم نیروهای بازار بهگونهای که باید عمل کنند تا برای مردم آمریکا کاهش قیمت را به ارمغان آورند.» اما برخلاف ادعای آن مقام، کنترل قیمتها کاملا مغایر با «اجازه دادن به نیروهای بازار برای عمل کردن» است.
در واقع، وارد کردن «نیروهای بازار» بیشتر به صنعت مراقبتهای بهداشتی یک تغییر خوشایند خواهد بود. مدیکر و مدیکید (دو برنامه بزرگ بیمه درمانی دولتی در ایالات متحده) ۴۵درصد از کل هزینههای مراقبتهای بهداشتی در ایالات متحده را تشکیل میدهند. در عین حال، رئیسجمهور امیدوار است دخالت دولتی بیشتری را در مراقبتهای بهداشتی اعمال کند.
هزینه توسعه دارو چقدر است؟
تایلر کوئن، اقتصاددان برجسته در واکنش به فرمان اجرایی ترامپ، در مقالهای با عنوان «بیرحمی پنهان در سقفگذاری قیمت داروها» به بررسی پیامدهای منفی کنترل قیمتی داروها میپردازد. او استدلال میکند درحالیکه هدف از این سیاستها کاهش هزینههای بیماران است، اما در بلندمدت میتواند به کاهش نوآوری در صنعت داروسازی و در نتیجه به ضرر بیماران تمام شود.
کوئن تاکید میکند که قیمتهای بالای داروهای نوین، مانند داروهای GLP-۱ برای درمان چاقی، نقش مهمی در تشویق شرکتهای داروسازی به سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه دارند. برای مثال، شرکت نُوو نوردیسک با فروش داروهایی مانند Ozempic و Wegovy توانسته است به یکی از باارزشترین شرکتهای اروپا تبدیل شود و اقتصاد دانمارک را از رکود نجات دهد. این موفقیتها نشان میدهد که قیمتهای بالا میتوانند انگیزهای قوی برای توسعه داروهای جدید فراهم کنند.
توسعه یک داروی جدید میتواند تا ۴.۵میلیارد دلار هزینه داشته باشد و فرآیندهای آزمایش بالینی نیز بسیار پرهزینه و پیچیده هستند. علاوه بر این، بسیاری از داروهای جدید موفق نمیشوند، بنابراین شرکتها برای جبران هزینههای تحقیق و توسعه نیاز به درآمدهای بالا دارند. تحقیقات نشان میدهد که کاهش یکدرصد از درآمد داروها میتواند منجر به کاهش ۱.۵درصد در سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه شود.
تاثیر سقفگذاری قیمت بر نوآوری
کوئن هشدار میدهد که اعمال سقف قیمت بر داروها میتواند انگیزه شرکتها برای سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه را کاهش دهد. این امر بهویژه در زمانهایی که پیشرفتهای علمی قابل توجهی در حال وقوع است، میتواند به کاهش نوآوری و در نتیجه به ضرر بیماران منجر شود. او پیشنهاد میکند که دولتها در زمانهایی که چشمانداز نوآوری روشن است، باید اجازه دهند قیمتها بالاتر باشند تا انگیزه برای توسعه داروهای جدید حفظ شود.
در ایالات متحده، حدود۴۰درصد از جمعیت دچار چاقی هستند و هزینههای مرتبط با آن میتواند سالانه بیش از یکتریلیون دلار باشد. داروهای GLP-۱ میتوانند نقش مهمی در کاهش این هزینهها ایفا کنند، اما اگر دولتها بخواهند این داروها را برای همه افراد واجد شرایط تامین کنند، باید منابع مالی قابل توجهی اختصاص دهند. کوئن تاکید میکند درحالیکه مزایای بلندمدت این داروها قابل توجه است، اما دولتها باید منابع مالی لازم را برای تامین آنها فراهم کنند.
تخفیفها و قیمتهای واقعی داروها
اگرچه قیمتهای اسمی داروهایی مانند Ozempic ممکن است بالا به نظر برسد، اما در عمل، تخفیفها و برنامههای بیمهای میتوانند هزینهها را کاهش دهند. برای مثال، شرکت Eli Lilly داروی Zepbound را با قیمت ۳۹۹دلار در ماه بهصورت آنلاین عرضه میکند. علاوه بر این، نسخههای ترکیبی (compounded) از این داروها نیز با قیمتهای پایینتر در دسترس هستند؛ هرچند که ممکن است از نظر ایمنی و اثربخشی به اندازه نسخههای اصلی نباشند.
خطرات سقفگذاری قیمت برای آینده نوآوری
کوئن استدلال میکند که اعمال سقف قیمت بر داروها ممکن است در کوتاهمدت به کاهش هزینهها منجر شود؛ اما در بلندمدت میتواند به کاهش نوآوری و توسعه داروهای جدید منجر شود. او معتقد است که تنها افراد کوتهبین ممکن است این سیاستها را تایید کنند، زیرا در نهایت به ضرر بیماران خواهد بود.
کوئن هشدار میدهد که سیاستهای کنترل قیمتی داروها میتواند تاثیرات منفی بر نوآوری در صنعت داروسازی داشته باشد و در نهایت به ضرر بیماران تمام شود. او پیشنهاد میکند که دولتها باید با ایجاد انگیزههای مالی مناسب، از جمله اجازه دادن به قیمتهای بالاتر برای داروهای نوین، توسعه داروهای جدید را تشویق کنند تا در آینده بیماران از درمانهای موثر و نوآورانه بهرهمند شوند.
دارو در آمریکا ارزان است!
در یادداشتی دیگر، الکس تبرک، همکار کوئن به این نکته اشاره کرد که اساسا دارو در آمریکا ارزانتر از سایر کشورهای توسعه یافته است و بحثهای کنونی به خلط دو نوع داروی متفاوت (ژنریک و برند) بازمیگردد که از نظر تجاری با هم متفاوتند. داروی ژنریک، نسخهای از یک داروی برند (اصلی) است که در تولید آن از ماده موثره مشابه استفادهشده، در همان دُزها مصرف میشود، شکل مصرف (مثل قرص، شربت، تزریقی و...) مشابهی دارد و عملکرد مشابهی در بدن دارد؛ اما بهعلت فقدان نام تجاری (برند) که معمولا بعد از انقضای پتنت داروی اصلی امکان تولید آن به این شیوه وجود میآید، قیمت پایینتری دارد.
ایالات متحده قیمت بالایی برای داروهای برند دارد؛ اما برخی از پایینترین قیمتها برای داروهای ژنریک را در دنیا دارد و داروهای ژنریک ۹۰درصد نسخهها را در آمریکا تشکیل میدهند. من سالهاست این را میگویم، اما این جدیدترین مطالعات نشان میدهد که قیمت داروهای برند در آمریکا ۴۲۲درصد بیشتر از قیمت این داروها در کشورهای مقایسهشده بود، درحالیکه قیمت داروهای ژنریک فاقد برند (که دریافتیم ۹۰درصد از حجم نسخههای ایالات متحده را شامل میشوند)، بهطور متوسط ۶۷درصد قیمت همان داروها در کشورهای مقایسهشده بود، جایی که بهطور میانگین تنها ۴۱درصد نسخهها مربوط به ژنریکهای بدون برند هستند. حتی پس از در نظر گرفتن تخفیفهایی که شرکتهای دارویی به بیمهگذاران آمریکایی و مدیران مزایای دارویی میدهند، قیمت داروهای برند در ایالات متحده همچنان ۳۰۸درصد قیمت همان داروها در دیگر کشورها باقی میماند.
نقش پتنتها را دستکم نگیرید
داروهای برند گران هستند؛ اما به همین دلیل است که بیمه وجود دارد و در کل عملکرد قابل قبولی دارد (اگرچه نه کاملا بینقص). برای مثال، وجود بیمه و قیمت پایین داروهای ژنریک یکی از دلایلی است که هزینههای پرداختشده مستقیم توسط بیمار در آمریکا پایین است. اما اگر نمیخواهید هزینه بالای داروهای برند را بپردازید، فقط از داروهای ژنریک استفاده کنید! همانطور که ۲۰سال پیش نوشتم (که آن زمان آن را بیرحمانه و سنگدلانه مینامیدند): مردم درباره قیمت بالای داروها طوری صحبت میکنند که انگار این قیمتها برای همیشه بالا میمانند. در واقع، معمولا ظرف یک سال پس از انقضای پتنت یک دارو، قیمت آن بیش از ۵۰درصد کاهش مییابد؛ چون تولیدکنندگان ژنریک وارد بازار میشوند. پتنتها در ظاهر ۲۰سال دوام دارند، اما عمر موثر پتنت خیلی کوتاهتر است؛ چون اغلب سالها قبل از تایید FDA اعطا میشوند. عمر موثر پتنت برای داروهای جدید در دهه۱۹۹۰ بهطور متوسط فقط ۱۲سال بود (بر اساس منبع جدیدتر این عدد ۱۳.۵سال است) رقابت با داروهای مشابه که نقض پتنت نمیکنند، باعث میشود عمر واقعی سودآور بودن پتنت حتی کمتر هم بشود.
بنابراین، پاسخ من به سالمندان و دیگرانی که خواهان کاهش قیمت دارو هستند این است که صبر بیشتری داشته باشید. آیا این حرف سختگیرانه به نظر میرسد؟ اما این را در نظر بگیرید که کسانی که خواهان کنترل قیمت هستند، فقط بهدنبال کاهش قیمت دارو نیستند، بلکه میخواهند قیمت داروهای جدید کاهش یابد. کاهش قیمت برای داروهایی که ۱۵سال پیش عرضه شدهاند هماکنون اتفاق افتاده است. به یاد داشته باشید، همین داروها زمانی بهترین دستاوردهای پزشکی مدرن محسوب میشدند، پس اینطور نیست که من از کسانی که توانایی خرید داروهای جدید را ندارند انتظار داشته باشم که دوباره از زالو استفاده کنند!
کنترل قیمت یا طرحهایی مثل واردات مجدد دارو ممکن است در کوتاهمدت داروها را ارزانتر کند، اما نتیجه آن، کاهش شدید عرضه داروهای جدید و نوآورانه برای همیشه خواهد بود. فقط کوتهنگران هستند که چنین نسخهای را میپذیرند. البته مردم ناراحت میشوند وقتی میگویم فقط از ژنریکها استفاده کنید – «آیا نباید همه به بهترین داروها دسترسی داشته باشند؟» بله! اما همین نکته چیز دیگری را هم نشان میدهد – این داروها ارزش قیمتشان را دارند!