اقتصاد پلتفرمی؛ تحولی نوین در بازار کار ایران

گسترش پلتفرمها و اشتغالزایی غیررسمی
در ایران، پلتفرمهای آنلاین در حوزههای مختلفی مانند حملونقل، تحویل غذا، خدمات منزل و حتی خدمات تخصصیتر به سرعت رشد کردهاند. این پلتفرمها توانستهاندمیلیونها نفر را در سراسر کشور به بازار کار متصل کنند. یکی از مهمترین ویژگیهای این نوع اشتغال، انعطافپذیری زمانی و مکانی است که برای بسیاری از افراد، بهویژه دانشجویان، زنان خانهدار و کسانی که به دنبال شغل دوم هستند، جذابیت فراوانی دارد. این انعطافپذیری در شرایط اقتصادی کنونی و نرخ بیکاری بالا، به نوعی دریچه امید برای کسب درآمد محسوب میشود.
با این حال، بخش قابلتوجهی از این اشتغال در بخش غیررسمی اقتصاد طبقهبندی میشود. رانندگان تاکسیهای اینترنتی یا پیکهای موتوری سفارش غذای آنلاین، به عنوان مثال، اغلب به عنوان «همکار» یا «کاربر راننده» تعریف میشوند تا «کارمند». این تعریف باعث میشود که آنها از بسیاری از حقوق و مزایای کارمندی مانند بیمه تامین اجتماعی، سنوات، عیدی و مرخصی محروم بمانند. در نتیجه، اگرچه این پلتفرمها به کاهش نرخ بیکاری (با تعریفی موسع) کمک میکنند، اما در عمل به گسترش اشتغال غیرپایدار و بدون امنیت شغلی دامن میزنند. این وضعیت میتواند در بلندمدت منجر به افزایش آسیبپذیری اقتصادی بخش بزرگی از نیروی کار شود و شکاف طبقاتی را تشدید کند.
چالشهای حقوقی و فقدان تنظیمگری
مهمترین چالش پیش روی اقتصاد پلتفرمی در ایران، فقدان چارچوب قانونی جامع و بهروز برای تنظیم روابط میان پلتفرمها و کاربرانشان است. قوانین کار فعلی ایران که عمدتا بر اساس روابط سنتی کارفرما و کارگر تدوین شدهاند، نمیتوانند پیچیدگیهای روابط کاری در اقتصاد پلتفرمی را پوشش دهند. سوال اساسی اینجاست که آیا راننده یک پلتفرم حملونقل آنلاین، یک «کارگر» محسوب میشود یا یک «پیمانکار مستقل»؟ پاسخ به این سوال، پیامدهای حقوقی و اقتصادی قابلتوجهی دارد.
تاکنون، تلاشهای محدودی برای اصلاح قوانین یا تدوین مقررات خاص انجام شده است. این خلأ قانونی نه تنها به پلتفرمها اجازه میدهد تا از زیر بار مسوولیتهای کارفرمایی شانه خالی کنند، بلکه کارگران پلتفرمی را در برابر سوءاستفادههای احتمالی آسیبپذیر میسازد. به عنوان مثال، در صورت بروز حوادث کاری، بیماری یا حتی قطع همکاری یکجانبه از سوی پلتفرم، این افراد از حمایتهای قانونی لازم برخوردار نیستند. عدم شفافیت در نرخ کمیسیونها، الگوریتمهای تعیین قیمت و مکانیسمهای حل اختلاف نیز از دیگر مشکلاتی است که فقدان تنظیمگری مناسب به آن دامن میزند.
تحول در مهارتهای مورد نیاز و آینده آموزش
اقتصاد پلتفرمی نه تنها ماهیت کار، بلکه نوع مهارتهای مورد نیاز در بازار کار را نیز دستخوش تغییر کرده است. در این فضا، مهارتهای نرم مانند ارتباطات موثر، توانایی حل مساله، مدیریت زمان، انعطافپذیری و خود مدیریتی از اهمیت بالایی برخوردارند. علاوه بر این، آشنایی با ابزارهای دیجیتال، سواد اطلاعاتی و توانایی استفاده از اپلیکیشنها برای انجام کار، از جمله مهارتهای ضروری محسوب میشوند.
برای اینکه نیروی کار ایران بتواند با این تغییرات سازگار شود، نیاز مبرمی به بازبینی و بهروزرسانی سیستمهای آموزشی و مهارتآموزی وجود دارد. آموزشهای فنی و حرفهای باید به سمت آموزش مهارتهای دیجیتال و مهارتهای نرم سوق پیدا کند. همچنین، ایجاد دورههای کوتاهمدت و قابل دسترس برای آموزش و بازآموزی نیروی کار برای ورود به مشاغل پلتفرمی، میتواند نقش کلیدی در توانمندسازی افراد و کاهش شکاف مهارتی ایفا کند. دولت، دانشگاهها و بخش خصوصی باید با همکاری یکدیگر، برنامههای جامعی برای تربیت نیروی کار متخصص و متناسب با نیازهای اقتصاد پلتفرمی تدوین کنند.
اقتصاد پلتفرمی در ایران، مانند تیغ دولبهای عمل میکند. از یک سو، با ایجاد فرصتهای شغلی جدید و افزایش انعطافپذیری در بازار کار، به تعدیل آثار منفی بیکاری کمک کرده است. از سوی دیگر، چالشهای جدی را در زمینه حقوق کارگران، امنیت شغلی و تنظیمگری به وجود آورده که در صورت عدم رسیدگی مناسب، میتواند منجر به نابرابریهای بیشتر و کاهش کیفیت زندگی نیروی کار شود.
برای مهار این چالشها و بهرهبرداری حداکثری از پتانسیلهای اقتصاد پلتفرمی، تدوین قوانین و مقررات جامع و متناسب با ماهیت جدید کار یک ضرورت اجتنابناپذیر است. این قوانین باید ضمن حمایت از حقوق کارگران پلتفرمی (از جمله بیمه، حقوق پایه و امنیت شغلی)، به نوآوری و رشد پلتفرمها نیز اجازه دهند. همچنین، سرمایهگذاری در آموزش و بازآموزی نیروی کار برای تجهیز آنها به مهارتهای مورد نیاز در این اقتصاد نوین، حیاتی است. آینده کار در ایران به شدت به نحوه مواجهه ما با این تحول دیجیتال و توانایی ما در ایجاد تعادل بین نوآوری اقتصادی و عدالت اجتماعی وابسته است. آیا میتوانیم پلتفرمها را به ابزاری برای رشد فراگیر و پایدار تبدیل کنیم، یا اجازه میدهیم که به گسترش مشاغل آسیبپذیر و افزایش نابرابری دامن بزنند؟ این سوال، چالشی است که تصمیمگیران و سیاستگذاران کشور باید هرچه سریعتر به آن پاسخ دهند.
* روزنامه نگار