در روزهایی که سایه تهدید از آسمان ایران عبور میکند و بوی دود و خاک بار دیگر در حافظه جمعی ایرانیان زنده میشود، سخن گفتن از حقوق بینالملل نه یک سرگرمی آکادمیک، بلکه ضرورتی برای دفاع از حقیقت است. رژیمی که سالها با خیال آسوده در خاک دیگران دست به عملیات ترور، خرابکاری هستهای، تجاوز نظامی و نقض حاکمیت دولتها زده، اکنون گامی فراتر گذاشته و بهطور مستقیم و علنی به قلب جغرافیای ایران حمله کرده است. حملهای با موشک و پهپاد که زیرساختهای نظامی، هستهای و حتی شهری را در چند استان هدف قرار داد؛ بیآنکه نه مجوزی از شورای امنیت داشته باشد و نه استنادی قابل قبول در چارچوب حقوق بینالملل.
روزهای غریبی بر خاک وطن میگذرد. همه ما با درد و اندوه و بیم صبح را به شب میرسانیم. با وجود این، وظایف و مسوولیتهای نهادهای اقتصادی و پولی تعطیلبردار نیست. در چنین شرایطی نهاد پولی چه وظایفی را بر عهده دارد؟ جنگ میتواند از دو کانال عمده بر حوزه مسوولیتهای بانک مرکزی اثر بگذارد. کانال اول، شوکهایی است که میتواند ثبات سیستم مالی را بر هم بزند و کانال دوم، اثرگذاری بر هدف پولی است که سیاستگذار به دنبال آن است.
حمله نظامی بامداد ۲۳خرداد اسرائیل به ایران، با هر حسابی در چارچوب روابط بینالملل، تجاوزی آشکار به حاکمیت ملی ایران و اقدامی بهغایت وحشیانه و غیرانسانی است. از اینرو ملت بزرگ ایران برای حفظ حاکمیت خود باید با تمام قوا ایستادگی و هوشمندانه با آن مقابله کند. جای بسیار تاسف است که اکثریت قریب به اتفاق کشورهای مدعی دموکراسی لیبرال و حقوقبشر، با سکوت یا گفتارهای مبهم و کلی از این تجاوز آشکار و نقض قوانین بینالمللی با وقاحت آشکار عملا جانبداری میکنند. دولت اسرائیل به عنوان متجاوز و آغازکننده جنگ، مسوول همه خسارتهای جانی و مالی واردشده به دو طرف این جنگ است.
۴۵ سال پیش، جنگ ایران و عراق در ۳۱شهریورماه سال۱۳۵۹ با تهاجم گسترده یگانهای نظامی به خاک کشور و بمباران فرودگاهها و پایگاههای هوایی در شهرهای مختلف بهطور رسمی آغاز شد.
در ادبیات حکمرانی اقتصادی، اعطای یارانه، هم یکی از وظایف حمایتی دولتها و هم یک ابزار سیاستگذاری در اختیار آنهاست که با اهدافی مختلف از طریق حمایت موقت یا دائم از برخی فعالیتها، اشخاص، زمینههای فعالیت و حوزههای جغرافیایی خاص یا در شرایط وجود موقعیتهای استثنایی (نظیر شرایط جنگی و بروز حوادث قهری نظیر سیل و زلزله) برای عموم جامعه صورت میگیرد و روشهای مختلفی هم دارد. برقراری امتیاز یا تشویق فعالیتهای وارداتی و صادراتی، اعمال تخفیفهای مالیاتی و عوارض و تامین منابع مالی از روشهای شناختهشده اعطای یارانه است.
سوال مهمی در کشور مطرح است مبنی بر اینکه اگر قرار شود قیمت انرژی اصلاح شود، هزینههای آن را چه گروههایی باید پرداخت کنند؛ دولت، بنگاههای منتفع از ناترازی انرژی یا مردم عادی؟ بهعنوان مثال، اگر دولت بخواهد قیمت بنزین را به طرف واقعی شدن هدایت کند، آیا مردم باید تمام هزینه آن را بدهند و به جای بنزین ۱۵۰۰تومانی، بنزین ۶۰هزار تومانی یا ۸۰هزار تومانی مصرف کنند یا اینکه دولت یا ذینفعان بنگاهدار هم باید بخشی از هزینه را با تغییر رفتار خود تقبل کنند؟
نوبلیست اقتصاد، جورج آکرلوف و همکارانش در مقاله تاثیرگذاری که در سال۱۹۹۶ پیرامون تورم نوشتند، بر اثر «روغنکاری چرخها» در هدف تورمی ۲درصد تاکید داشتند. این اصطلاح پیشتر توسط جیمز توبین به کار گرفته شده بود و بر این اعتقاد بود که قدری تورم باعث میشود در چرخه رکود، دستمزدها سریعتر تعدیل شوند و در نتیجه چرخه رکود عمق نگیرد.
«توسعه اقتصادی لزوما در گرو حکمرانی دموکراتیک نیست؛ گام نهادن در این مسیر نیازمند شکلگیری ائتلافی به اندازه کافی گسترده از جامعه و صاحبان قدرت با محوریت ایده توسعه است.» این عبارت، عصاره گفتمان جریان اصلاحطلبی در سالهای اخیر است؛ گفتمانی که پس از گذر از «روزنه» انتخابات مجلس دوازدهم توانست راه خود را در قالب کلید واژگان «دالان باریک» به رقابتهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نیز باز کند.
آنان که به علم اقتصاد اشراف دارند و علم اقتصاد را بهعنوان یک علم تجربی مطالعه میکنند و نه حوزهای برای طرح تصورات و پندارهای غیرقابل آزمون، میدانند که تورم در ایران اولا موضوعی است ماندگار و فروکش کردنها و خیز برداشتنهای آن نه علامت رخداد جدیدی است و نه علامت درمان پایدار آن؛ ثانیا بخش غالب تورم ایران پیامد صدور دستور خرج و ایجاد تقاضایی است که در قبال آن عرضهای وجود ندارد و این صدور دستور خرج بدون توسل به خلق پول و بدون اذن نظام سیاستگذاری ناممکن است.
الهه حسیننژاد، دختر ۲۴سالهای که در مسیر بازگشت به خانه جانش را از دست داد، اکنون نه فقط نامی است در میان تیترهای خبری، بلکه بدل شده به نمادی از زخم اجتماعیای که هر بار با جنایتی مشابه، باز میشود. او تنها نبود، پیش از او نیز امیرمحمد خالقی، دانشجوی ۱۹ساله دانشگاه تهران، هنگام بازگشت به خوابگاه، در حوالی کوی دانشگاه، هدف حمله دو سارق قرار گرفت، در برابرشان ایستادگی کرد و با ضربه چاقو به قتل رسید. هر دو جوان، قربانی خشونتی شدند که اگر طراحی نظام کیفری دقیقتر و منعطفتر بود، شاید میشد پیش از وقوع، مسیر آن را منحرف کرد.
یکی از مهمترین وظایف وزیر اقتصاد انتصاب صدها نفر بهعنوان هیاتمدیره بانکها، بیمهها و شرکتها و دستگاههای دولتی مرتبط با وزارتخانه است. اینکه چرا یک مقام سیاسی باید چنین اختیاراتی داشته باشد که صدها سمت تخصصی را ظرف چند ماه انتخاب کند، مجال دیگری میطلبد. هماهنگی و همراهی این تیم بزرگ نقشی بیبدیل در موفقیت وزیر و اجرایی شدن برنامههای وی دارد.
انقلاب صنعتی از نیمه دوم قرن هجدهم میلادی در بریتانیا آغاز شد و در پی آن تولید از انسان به ماشین سپرده شد. نتیجه این فرآیند توسعه سریع اقتصادی و رفاه جهانیان بود. در اوایل قرن ۱۹ میلادی متوسط عمر مردم بریتانیا تنها ۳۶ سال بود و طی دو قرن به ۸۱.۶سال افزایش یافت! بدون تردید موتور محرک انقلاب صنعتی دسترسی به انرژی فسیلی، در ابتدا زغال سنگ و سپس نفت و گاز بود.
یکی از اتفاقات خاصی که در کرهشمالی رخ میدهد، صفیر صبحگاهی است که مردم را از خواب بیدار میکند. شما چه بخواهید، چه نخواهید باید در ساعتی که دولت تعیین کرده از رختخواب بیرون بروید. همچنانکه دولت باید کار و خوراک شما را تعیین کند، خواب شهروندان نیز باید در دست دولت باشد. گویی شهر پادگان است و شهروندان سرباز! وقتی در کرهشمالی متولد میشوید حقوق خصوصی معنی ندارد؛ حتی در مقوله ساده خواب. مگر غیر از این است که اگر انسان هر وقت بخواهد بخوابد و هر وقت بخواهد بیدار شود با حیوان فرقی ندارد، پس صفیر صبحگاهی نشانهای از یک جامعه متعالی است که هیچ کشوری به آن دست نیافته است.
سفر دونالد ترامپ به سه کشور حوزه خلیجفارس و قراردادهای اقتصادی عظیمی که این کشورها با دولت ایالات متحده آمریکا بستند، مباحث گوناگونی در محافل فکری برانگیخت. این مباحث اساسا ناظر به چگونگی استفاده از درآمدهای نفتی برای ایجاد ثروت و رفاه برای شهروندان یا بهطور خلاصه توسعه اقتصادی است.
تجربه یکقرن اخیر در ایران نشان میدهد، توسعه در کشور مفهومی ناپایدار بوده و بهرغم تمامی اثرات سوئی که این نوع نگرش بر بخشهای مختلف منابع طبیعی و انسانی برجای گذاشته، به قوت خود باقی است.
محتوای توییتی که وزیر خارجه عمان بعد از خاتمه دور پنجم مذاکرات ایران و آمریکا منتشر کرد، تصویری بهتر از هر اظهارنظر دیگری از چگونگی و سیر مذاکرات به دست داد. او گفت «مذاکرات پیشرفتهایی داشت؛ اما نه پیشرفتی قطعی.» این تعبیر حاکی از آن است که در واقع راجع به موضوعات اصلی مورد مذاکره یا احتمالا تنها موضوع مورد مذاکره در این دور، یعنی غنیسازی در خاک ایران، هنوز توافقی حاصل نشده است.
پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان و حضور فزاینده مهاجران افغان در ایران، بحث در مورد آنها در محافل سیاسی، علمی و رسانهای بیش از پیش گرم شده است. اگرچه هر گروهی از ظن خود به تحلیل ماجرا میپردازد، اما به نظر میرسد نتیجه مشترک غالب آنها ساماندهی اتباع افغان است (فارغ از حدود و ثغور این ساماندهی).
«کشورهای عربی، بیابانهای خشک را به زمینهای حاصلخیز تبدیل کردهاند.» این عبارتی بود که دونالد ترامپ، رئیسجمهور جمهوریخواه ایالاتمتحده، در اولین سفر خارجی خود در مجمع سرمایهگذاری سعودی-آمریکایی در اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در ستایش روند توسعه کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس بر زبان راند. این ستایش، ناخودآگاه ذهن را به زمانی میبرد که جیمی کارتر، رئیسجمهور دموکرات ایالاتمتحده، در سفر خود به تهران در دیماه ۱۳۵۶، ایران را «جزیره ثبات در یکی از بیثباتترین مناطق جهان» توصیف کرد. طی این دوره تقریبا ۴۷ساله، خط و ربط سیاسی کشورها و شاید از آن مهمتر، وضعیت اقتصادی در شمال و جنوب خلیجفارس زیر و زبر شده است.
دکتر پزشکیان در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۳ و سپس در قامت رئیسجمهور، تاکنون بارها بر وجود مشکلات و چالشهای جدی پیشروی کشور، از جمله ناترازی انرژی و بهویژه ناترازی در تولید و تقاضای برق و خاموشیهای ناشی از آنها سخن گفته است. ایشان با اشاره به اینکه این دولت وارث این ناترازیها بوده، از قطعی گاز و برق عذرخواهی و اعلام کردهاند که شخصا به صورت روزانه پیگیر رفع این ناترازیها هستند و این مساله در اولویت نخست برنامههای اجرایی دولت قرار دارد. این سخنان همدلانه و پیگیریهای روزانه ایشان امیدوارکننده است. اگرچه تاکنون برخلاف خواست خود نتوانستهاند از این ناترازیها بکاهند. وضعیت پیشرو نیز امیدوارکننده و در عین حال نگرانکننده است.
آموزش عالی کشور بعد از انقلاب رشد زیادی داشته؛ بهطوری که تعداد دانشجویان از ۱۷۵هزار نفر در قبل از انقلاب به حدود ۳میلیون و ۵۰۰هزار نفر در سال ۱۴۰۲ رسیده است. رشد زیاد کمّی همراه با حفظ کیفیت تحصیلات دانشگاهی نبوده است، ولی حضور جوانان در فضای دانشگاهی و مطالعه دروس دانشگاهی حتی با کیفیت پایین موجب رشد فکری و اجتماعی آنها میشود و از این جهت بهتر از وقتی است که به دانشگاه نروند. بهرغم افزایش تعداد دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی، سازمانهای دولتی و مجلس از ضعف نیروی کارشناسی باکیفیت رنج میبرند. چطور ممکن است که آموزش عالی کشور چنین گسترش یابد و حکمرانی کشور از ضعف توان کارشناسی رنج ببرد.
کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه جرائم سازمانیافته فراملی، معروف به کنوانسیون پالرمو، یکی از مهمترین اسناد بینالمللی برای مبارزه با جرائم سازمانیافته مانند قاچاق انسان، مواد مخدر، اسلحه و پولشویی است. این کنوانسیون با ایجاد چارچوبی برای همکاری بینالمللی، کشورها را به هماهنگی قوانین داخلی، تبادل اطلاعات و اجرای اقدامات مشترک علیه جرائم فراملی ملزم میکند.
در اقتصادهای مبتنی بر بازار آزاد رقابتی، پدیده چسبندگی قیمتها کمتر اتفاق میافتد. منظور از چسبندگی قیمت این است که تغییراتی در شرایط عرضه یا تقاضای بازار ایجاد شود؛ اما متناسب با آن قیمت تغییر نکند. مثلا وقتی رکود اقتصادی روی میدهد و تقاضا برای نیروی کار کاهش مییابد، انتظار میرود دستمزدها کاهش یابد؛ اما چنین اتفاقی روی نمیدهد و علت آن هم اغلب فشار اجتماعی ناشی از تشکلهای کارگری یا قدرت سیاسی حاکم است که مانع کارفرمایان از کاهش دستمزدها میشوند.
کشور با مجموعهای از بحرانهای اقتصادی مواجه است: از نظام بانکی و صندوقهای بازنشستگی گرفته تا حوزه انرژی، ارز و بودجه. با این حال، به نظر میرسد راهبرد دولت در مواجهه با این بحرانها، بیشتر از جنس مدیریت موقتی و واکنشی است تا اصلاحات ساختاری و پیشبرنده. این در حالی است که در میان نخبگان اقتصادی، بر سر بسیاری از راهحلها اجماعی نسبی وجود دارد.
جناب رئیسجمهوری در سخنانی خواستار بازگشت به دورهای شدهاند که بدون کولر و پنکه، دمای ۳۵درجه هم تحملپذیر بود. اولا باید گریست بر وضعیتی که این حرفها از زبان شخص دوم مملکت برآید. همین هفته گذشته ببینید در جنوب خلیجفارس چه پروژههایی، چه سرمایهگذاریهایی، چه دغدغههایی و چه آیندهای برای کشورها از زبان رهبرانشان مطرح شده، آن وقت ما اینجا باید زندگی خود را به دههها قبل باز گردانیم تا دولت بتواند کارش را به نحو احسن انجام دهد.
روزنامه گاردین جدیدترین پیشنهاد آمریکا به ایران درباره توافق هستهای را منتشر کرد. براساس نوشته این روزنامه، آمریکا به ایران پیشنهاد داده است که مدت سهسال غنیسازی را تعلیق کند و در ازای آن، تحریمهای اعمالشده بر ایران لغو شود.
درک وضعیت فعلی شبکه بانکی ایران بدون در نظر گرفتن دو مولفه کلیدی امکانپذیر نیست: نخست، تحریمهای گستردهای که طی دو دهه گذشته، بهویژه از سال۲۰۱۰ به بعد، عملا دسترسی بانکهای ایرانی به بخش عمدهای از نظام مالی بینالمللی را محدود یا قطع کردهاند و دوم، روندی از خودتحریمی یا خودمحدودسازی داخلی که در قالب تعلیق یا عدم تصویب برخی لوایح مهم نظیر کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT) و کنوانسیون پالرمو مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی نمود یافته است. مجموع این عوامل سبب شده است که شبکه بانکی کشور، حتی در مقایسه با کشورهای منطقه، بهشکلی نگرانکننده از تحولات فنی، نهادی و حقوقی در عرصه بانکداری جهانی عقب بماند.
به نظر میرسد دو نیروی پیشبرنده در دو سوی ایران و آمریکا دو طرف را به سمت مذاکره و توافق پیش میرانند. در سمت آمریکا، مساله اصلی مهار چین است. آمریکا استمرار روند توسعه و رشد چین را برای خود تهدیدی میداند. چین برای ادامه رشد و توسعه خود به انرژی فسیلی احتیاج دارد؛ اگرچه با سرعت، انرژی تجدیدپذیر را توسعه میدهد.
درحالیکه روزنامه «دنیایاقتصاد» سال گذشته پیشبینی میکرد، قطعی برق روی یک تابع نمایی است و هر سال وضعیت بدتر از سال قبل خواهد شد بهگونهایکه در عرض چند سال به جای اعلام زمان خاموشی به اعلام زمان روشنی خواهیم رسید، مقامات مسوول در همین زمستان گذشته مدعی بودند، تابستان۱۴۰۴ مشکل برق وجود نخواهد داشت. اما هنوز تابستان نیامده و قطع برق شروع شده است.
به گزارش خبرگزاری فارس از گنبدکاووس (۱۹اردیبهشت ۱۴۰۴)، رئیس محترم قوه مقننه اظهار کرد: «بیش از ۱۲ هزار و ۵۰۰ قانون در کشور وضع شده است که بیش از دوسوم آن، منطبق با شرایط کشور نیست و به زبان عادی، مرگ آنها فرا رسیده و خود زمینهساز فساد هستند.» وی تصریح کرد: بوروکراسی و دیوانسالاری قوانین باعث شده است تا برخی از قوانین زمینهساز فساد شوند.»