اخبار شرکت‌های خارجی

یکی از بزرگ‌ترین و دشوارترین چالش‌‌های مدیران، اتخاذ تصمیمات درست است. دشواری این کار نه به دلیل ندانستن بهترین راهکار، بلکه به دلیل میلی است که تمام انسان‌‌ها را از منطق دور می‌کند: میل به ادامه عادت‌‌ها و وضعیت کنونی.میل به ادامه وضعیت کنونی می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی مانند ترس از تغییر، ترس از شکست و حفظ غرور و ایگو باشد.

به گزارش فایننشال تایمز، اپلیکیشن‌‌‌سازها به شکل عجیبی در حال رشد هستند و توجه سرمایه‌‌‌گذاران را به خود جلب می‌‌‌کنند. علتش چیست؟ در حال حاضر بیشتر ارزش اقتصادی صنعت هوش مصنوعی در لایه اپلیکیشن شکل می‌‌‌گیرد، چون در این لایه است که تجربه کاربر را ایجاد می‌‌‌کند و کسب‌‌‌وکارها می‌‌‌توانند واقعا از آن کسب درآمد کنند.

نگاه مدیران اجرایی به مسوولیت اجتماعی شرکتی، معمولا یا از جنس تحمیل و فشار بیرونی بوده یا مُد مدیریتی گذرا. اما با گذشت زمان و با توجه به اهمیتی که این مفهوم در نگاه مشتریان، کارکنان و به‌ویژه جامعه پیدا کرده، بعضی از رهبران کسب و کار تلاش کرده‌‌‌اند نگاهی متفاوت به آن بیندازند و مسوولیت‌‌‌های اجتماعی را فرصتی خلاقانه برای رشد و تقویت بنیادین کسب و کار بدانند.

مانند بسیاری از اتفاقات زندگی، در مدیریت نیز زمان‌‌‌بندی یکی از مهم‌‌‌ترین اصول است. این موضوع در داستان «برونو فیستر» (Bruno Pfister) به وضوح دیده شد. او که مدیرمالی شرکت «سوئیس لایف» بود، تنها چند ماه پیش از آغاز بحران مالی سال ۲۰۰۸ ارتقا پیدا کرد و به عنوان مدیر عامل این شرکت انتخاب شد.

آن زمان که ترامپ گفت «دوران طلایی آمریکا همین حالا آغاز می‌شود»، دنیای کسب و کار فریب این جمله پرزرق و برق را خورد. همه منتظر مالیات کمتر، مقررات آسان‏‏‌تر و مصرف‌کننده‏‏‌های شاد آمریکایی بودند. شاخص راسل ۳۰۰۰ که بیشتر شرکت‌های عمومی آمریکا را پوشش می‌دهد، از انتخابات تا تحلیف ترامپ ۵‌درصد رشد کرد و ۲.۴ تریلیون دلار به ارزش سهام سهامداران اضافه شد. همه ‏‏‌چیز در ظاهر عالی بود تا اینکه آمریکا به جای کاهش مالیات گرفتار افزایش شدید تعرفه‏‏‌ها شد و با بروز بی‏‏‌اعتمادی در مصرف‌کنندگان و آشفتگی اقتصادی، بانک‌های بزرگ هشدار رکود دادند.حالا موجی از آشفتگی در اقتصاد جهانی ایجاد شده که شرکت‌ها را در سرتاسر دنیا به هم ریخته است. اما سوالی که هنوز پاسخ دقیقی به آن داده نشده تاثیر این اقدامات بر شرکت‌ها و به‌ویژه شرکت‌های بزرگ تولیدی و خرده‏‏‌فروشی است که زنجیره تامینشان به‏‏‌شدت به کشورهای آسیایی وابسته است.

هدایت یک سازمان وظیفه بسیار دشواری است، ولی یکی از بزرگ‌‌‌ترین دشواری‌‌‌های این کار کمتر مورد توجه قرار می‌‌‌گیرد: دخالت ندادن خود در تصمیم‌‌‌گیری‌‌‌ها. ایده‌‌‌آل‌‌‌ترین حالت فعالیت یک مدیرعامل و البته تمام کارکنان یک سازمان، زمانی است که ذهن همه آنها خالی باشد و در تصمیم و اقدام، هیچ‌‌‌گونه پیش‌‌‌داوری، تعصب، غرور، منافع شخصی و شرطی‌‌‌شدن‌‌‌های ذهن خود را دخالت ندهند.

فقط در سال ۱۴۰۲، ۸۰۳‌هزار نفر از هموطنانمان در تصادفات رانندگی دچار جراحت یا معلولیت شدند. این یعنی فقط در یک سال، روند عادی زندگی روزمره و مشارکت تحصیلی، اقتصادی و اجتماعی ۸۰۳‌هزار نفر از جمعیت کشور به‌‌‌صورت موقت یا دائمی دچار اختلال شده و همزمان با انواع آسیب‌‌‌های عاطفی، روانی و اجتماعی هم مواجه شده‌‌‌اند. اما متاسفانه این روایت وجه ناراحت‌کننده‌‌‌تری هم دارد. در همین سال، بیش از ۲۰‌هزار نفر در تصادفات رانندگی جان خود را از دست داده‌‌‌اند؛ یعنی هر روز بیش از ۵۵ نفر! این آمار اگر روزانه منتشر می‌‌‌شد یا در اثر یک حادثه جمعی بود احتمالا هر روز عزای عمومی اعلام می‌‌‌شد.

سال‏‏‏‌های سال است که مسیر شغلی سنتی از الگوی مشخصی پیروی می‏‏‏‌کند: افراد وارد بازار کار می‏‏‏‌شوند، نردبان ترقی را طی می‏‏‏‌کنند و در ۶۰ - ۷۰ سالگی بازنشسته می‏‏‏‌شوند تا از ثمره یک عمر کار لذت ببرند. اما حالا نسل زدی‏‏‏‌ها این الگو را تغییر داده‏‏‏‌اند. آنها به‏‏‏‌جای آنکه یک عمر منتظر بازنشستگی بمانند، پدیده جدیدی را به نام «خرده‏‏‏‌ بازنشستگی» رواج داده‏‏‏‌اند. خرده‏‏‏‌ بازنشستگی دقیقا چیست و شرکت‏‏‏‌ها چگونه می‏‏‏‌توانند خود را با آن وفق دهند؟

تلاش برای اثبات خود، اغلب ناشی از کمبودی در ناخودآگاه ماست که منجر به بروز رفتارهای ناسالم مختلفی می‌شود. اگر چنین وضعیتی را مدیرعامل یک شرکت داشته باشد، می‌توان منتظر فاجعه‌‌‌های زیادی بود.

یکی از زمینه‌‌‌های تحقق مسوولیت اجتماعی شرکتی، فعالیت شرکت‌‌‌ها در حوزه امور خیر و نیکوکاری است؛ به این معنا که شرکت‌‌‌ها برای ایفای مسوولیت اجتماعی خود، می‌‌‌توانند با خیریه‌‌‌ها و سمن‌‌‌ها (سازمان‌‌‌های مردم‌‌‌نهاد) همکاری کنند. همکاری متقابل شرکت‌‌‌های اقتصادی با خیریه‌‌‌ها و سمن‌‌‌ها، جنبه‌‌‌های مثبت قابل توجهی دارد که شاید تاکنون به آن کمتر توجه شده است و در یادداشت حاضر، به مواردی از آن اشاره می‌‌‌شود.

وب‌سایت فروش پوشاک لوکس دست‌دوم «وستـــیر کــالـکتیو (Vestiaire Collective)، اخیرا در یکی از اپیزودهای فصل جدید «امیلی در پاریس»، از سریال‌‌‌‌های محبوب نتفلیکس که پر از لباس‌‌‌‌های طراحی شده و زیباست، حضور داشت. این شرکت امیدوار است با حضور در این سریال پربیننده، کسب‌و‌کارش را در آمریکا گسترش دهد. eBay به عنوان مشهورترین وب‌سایت خرید و فروش محصولات دست دوم، به تازگی اسپانسر برنامه تلویزیونی «لاو آیلند» شده. قرار است شرکت‌کننده‌‌‌‌های این ریلیتی‌شو از این به‌بعد لباس‌‌‌‌های دست دوم بپوشند. حالا بیننده‌‌‌‌ها می‌توانند لباس‌‌‌‌های مشابه با سبک و سلیقه خود را تن شرکت‌کننده‌‌‌‌های محبوبشان ببینند و همزمان، نقشی در افزایش چرخه عمر لباس‌‌‌‌ها داشته باشند. این همکاری پس از تحقیقات eBay صورت گرفت که نشان می‌‌‌‌داد خریداران بریتانیایی، بیش از پیش نسبت به آسیب‌‌‌‌های «فست فشن» به محیط‌زیست آگاه شده‌‌‌‌اند.

برخی مدیران عامل ممکن است در شغل خود کارآیی بالایی داشته باشند، ولی تخصصی در حوزه فعالیت شرکت نداشته باشند. این اتفاق اغلب زمانی رخ می‌دهد که شرکت‌ها افرادی از بیرون سازمان یا حتی بیرون از صنعت خود را به عنوان مدیرعامل جدیدشان انتخاب می‌کنند.

مسوولیت اجتماعی در دنیای مدرن به یک ضرورت تبدیل شده است، زیرا سازمان‌‌‌ها تاثیر چشمگیری بر اقتصاد، جامعه و محیط زیست دارند و ایفای این نقش به توسعه پایدار کمک می‌‌‌کند. بر این مبنا شرکت‌‌‌ها فقط در برابر سهامداران مسوول نیستند، بلکه در قبال خواسته‌‌‌های ذی‌نفعان نیز مسوولیت دارند. فعالیت‌‌‌های مسوولیت اجتماعی مزیت رقابتی ایجاد کرده و بقا و کارآیی سازمان را تضمین می‌‌‌کنند. تعهد به حفظ محیط زیست و انجام فعالیت‌‌‌های بشردوستانه نیز به ارتقای برند و خدمت به جامعه و تاب‌‌‌آوری آن کمک می‌‌‌کند.

سه‏‏‌شنبه ۱۱ فوریه اپلیکیشن یادگیری زبان «دولینگو» با انتشار خبری عجیب اعلام کرد که دو (Duo)، جغد سبز معروف و نمادین این برند «مرده» است! این بیانیه به همین سادگی نبود. دولینگو با پیام سوزناکی اعلام کرد که دو پس از بیش از ۳‌هزار سال زندگی درگذشته است و با ادای احترام‏‏‌های ساختگی و پیام‏‏‌هایی احساسی موقعیت را حسابی باورپذیر کرد.

در سال ۲۰۱۷، وقتی دونالد ترامپ برای ریاست جمهوری آماده می‌‌‌شد و تهدید اعمال تعرفه‌‌‌های گمرکی علیه چین را شروع کرده بود، «پریانک خارگه»، وزیر فناوری اطلاعات ایالت کارناتاکای هند، به شدت تلاش کرد شرکت اپل را برای راه‌‌‌اندازی خط تولید در هند متقاعد کند. کارناتاکا در رقابت با سایر ایالت‌‌‌های هند مثل گجرات، که زادگاه نارندرا مودی، نخست‌‌‌وزیر هند است، نیروی کار ماهر و مشوق‌‌‌های مالیاتی ارائه می‌دهد. امروز، شرکت تایوانی فاکسکان که از تامین‌‌‌کننده‌‌‌های اپل است و شرکت هندی تاتا الکترونیکس، گوشی‌‌‌های آی‌فون را در کارناتاکا و تامیل‌‌‌نادو تولید می‌کنند.

بسیاری از مدیران عاملی که در سازمانی متفاوت از روحیات خود مشغول به کار شده‌‌‌اند، حس بیگانگی و تردید به توانمندی‌‌‌های خود را تجربه کرده‌‌‌اند. اما یکی از شدیدترین حالات تردید نسبت به خود، زمانی است که مدیرعامل ناگهان خود را در یک محیط کاری بین‌المللی بیابد. در بسیاری از موارد، آنها زبان، فرهنگ یا قواعد کسب و کار در فرهنگ جدید را نمی‌‌‌شناسند تا قادر به جذب مشارکت کارکنان باشند. آنها احساس تعلق به فرهنگ و سازمان جدید ندارند. جسارت کافی برای تصمیم‌‌‌گیری و اقدامات جسورانه ندارند. اغلب نیز نمی‌‌‌دانند کار را باید از کجا شروع کنند، چگونه شرایط موجود را درک کنند و چطور می‌توانند در کوتاه‌‌‌ترین زمان ممکن خود را با فرهنگ جدید انطباق دهند.

از هر کسی بپرسند امروزه بهترین شرکت برای کار کردن کجاست، احتمالا بلافاصله نام غول‌‌های تکنولوژی مثل اپل ، مایکروسافت و گوگل به ذهن می‌‌رسد. اما یک رتبه‌‌بندی جدید نشان داده شرکتی که کارکنانش از درآمدشان بسیار راضی هستند، نه در حوزه تکنولوژی است و نه در یکی از شهرهای گران‌قیمت ساحلی واقع شده است.

پدید آمدن چالش‌‌‌های اجتماعی و محیط‌‌‌زیستی در اواخر قرن بیستم و تبدیل چالش‌‌‌ها به بحران در قرن بیست‌‌‌ویکم، توجه به امر اجتماعی را در ساحت دانشگاه و سیاست بیش از پیش کرد. از آنجا که بازار و صنایع از مهم‌ترین کنشگران در جوامع امروز هستند و بسیاری از چالش‌‌‌های مذکور به‌‌‌ویژه در محیط‌‌‌زیست، محصول جانبی فعالیت ایشان بوده است، موضوع مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها نقشی ویژه برای جلوگیری از مخاطرات اجتماعی و زیست‌‌‌محیطی جهان امروز پیدا کرد.

دوره‌‌‌های آموزش و توسعه مهارت‌‌‌های رهبری سازمانی شرکت مشاوره مدیریت مک‌‌‌کنزی، با عنوان انجمن باوِر (Bower Forum) هر سال میزبان تعدادی از مدیران عامل شرکت‌های بزرگ جهان است. در این کلاس‌‌‌ها نخستین موضوعی که به مدیران عامل و رهبران سازمانی شرکت‌کننده آموخته می‌شود، هنر گوش دادن و چیزی ندانستن است. به آنها می‌‌‌آموزیم که لازم نیست همه چیز را خود بدانند و بهتر است با کسب نظر و مشاوره ذی‌نفعان مختلف از دانش و حمایت آنها بهره‌‌‌مند شوند. اما درس دوم تا حدی متناقض به نظر می‌‌‌رسد: داشتن اعتماد به نفس و اطمینان از اینکه شایسته جایگاه سازمانی کنونی خود هستید.

هفته گذشته، جهان به چشم دید که چگونه یک تریلیون دلار از بازار سهام آمریکا در چشم برهم‌زدنی نابود شد؛ آتش‌‌‌سوزی عظیمی که توسط دیپ‌‌‌سیک، استارت‌آپ گمنام هوش مصنوعی چینی، به راه افتاد. انتشار مدل جدید هوش مصنوعی این شرکت، به نام R۱، تصور برتری ایالات متحده در زمینه هوش مصنوعی را به هم ریخت و احتمال تازه‌‌‌ای را مطرح کرد که ظاهرا برخی در چین آموخته‌‌‌اند چگونه سیلیکون‌‌‌ولی را در بازی‌‌‌ای که خودش به راه انداخته، شکست دهند.

در عصر تحول دیجیتال، هوش مصنوعی به‌‌‌عنوان یکی از نیروهای محرکه اصلی، نقش بسزایی در توسعه مسوولیت اجتماعی شرکتی (CSR) ایفا می‌کند. این فناوری با ارائه ابزارها و راهکارهای نوین، به شرکت‌ها کمک می‌کند تعهدات اجتماعی خود را به‌‌‌طور موثرتری انجام دهند و در عین حال، به بهبود عملکرد و سودآوری خود نیز بپردازند.

از مدیران عامل انتظار می‌رود که باهوش‌ترین فرد شرکت و حتی بازار باشند، تمام جواب‌ها را بدانند و برای هر مشکل، راهکاری در آستین داشته باشند. اما چنین انتظاری مخالف بسیاری از توصیه‌ها و آموزه‌های قدیمی است: «همه‌چیز را همگان دانند» یا «تا بدانجا رسید دانش من، که بدانم همی که نادانم.»