حضور در بازارهای جهانی: آینده پیشروی کسبوکارها

«بینالمللیسازی فعالیتهای شرکتها» بهمعنای گسترش دامنه فعالیتهای شرکت در کشورهای گوناگون و حضور در بازارهای جهانی از طریق روشهایی مانند صادرات، اعطای لیسانس، فرانچایز، مشارکت مشترک و سرمایهگذاری مستقیم خارجی است. این راهبرد نه تنها امکان افزایش فروش و سودآوری را فراهم میکند، بلکه وابستگی به یک بازار محدود را کاهش داده و دسترسی به منابع و فناوریهای جدید را امکانپذیر میسازد. مطالعات اقتصادی نشان میدهند بسیاری از بزرگترین شرکتهای جهان بخش قابلتوجهی از درآمد خود را از بازارهای خارج از محل اصلی خود به دست میآورند.
روشهای ورود به بازارهای بینالمللی
برای ورود به بازارهای خارجی شرکتها از روشهای مختلفی استفاده میکنند. مهمترین این روشها عبارتند از:
صادرات مستقیم: فروش کالاها یا خدمات به خارج از کشور بدون حضور فیزیکی در آنجا (با استفاده از واسطهها یا نمایندگان)، امکان افزایش درآمد و استفاده از اقتصاد مقیاس تولید انبوه را فراهم میکند، اما معمولا انعطاف کمی برای تغییر محصول بر اساس ترجیحات مشتریان بازار هدف دارد.
مجوزدهی (Licensing): واگذاری حق بهرهبرداری از فناوری یا برند شرکت به یک شرکت خارجی، در ازای دریافت حقالامتیاز روش دیگریست که شرکت محلی میتواند محصول یا خدمات خود را در کشورهای دیگر تولید و عرضه کند.
فرانچایزینگ (Franchising): واگذاری مدل کسبوکار و برند شرکت (نظیر رستورانها یا خدمات زنجیرهای) به یک شریک خارجی که در مقابل کارمزد یا حق امتیاز، کسبوکار را با همان فرمت در کشور خود اجرا میکند.
مشارکتهای مشترک (Joint Venture) و اتحادهای استراتژیک: همکاری با یک یا چند شرکت خارجی برای راهاندازی کسبوکار مشترک یا پروژههای ویژه. این روش میتواند ریسک ورود به بازار جدید را کاهش دهد و به دسترسی به شبکه توزیع و دانش محلی کمک کند.
سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI): تاسیس شعبه، کارخانه یا خرید شرکت در کشور مقصد. از طریق سرمایهگذاری مستقیم، شرکت مادر میتواند کنترل کامل روی تولید و بازاریابی داشته باشد. به عنوان مثال، شرکت خودروسازی تویوتا در بسیاری از کشورها کارخانه تولیدی تاسیس کرده و خودروهایش را در آنجا تولید و عرضه میکند. انتخاب هر یک از این روشها وابسته به منابع شرکت، اندازه بازار مقصد، میزان ریسکپذیری و ملاحظات حقوقی و مالی صورت میگیرد.
منافع حضور در بازارهای جهانی
ورود کسبوکارها به بازارهای جهانی پیامدهای مثبتی برای اقتصاد کشورها بهدنبال داشته است؛ نخست آنکه در چند سده اخیر صادرات بیشتر، تولید ناخالص داخلی برخی کشورها را تقویت کرده و تجارت فرامرزی ثروت عظیمی برای اقتصادها فراهم کرده و نتیجتا آنها را بههم پیوند زده است. همچنین، حضور فعال در زنجیرههای ارزش جهانی از اواخر دهه ۱۹۹۰ تاکنون نهتنها فرصتهای شغلی بیشتری ایجاد کرده، بلکه با بهبود دستمزدها و ارتقای بهرهوری، کیفیت اشتغال را نیز بالا برده است. از سوی دیگر، شرکتهای چندملیتی معمولا فناوری و دانش فنی خود را به کشور میزبان منتقل کرده و این انتقال دانش، به توسعه صنایع و جهش فناوری در کشورهای در حال توسعه کمک کرده است. دسترسی به بازارهای خارجی همچنین سطح رقابتپذیری بنگاههای بومی را بالا میبرد؛ چراکه برای بقا در بازار جهانی ناچارند کیفیت محصولات و بهرهوری خود را ارتقا و هزینهها را کاهش دهند، که این نیز در نهایت به سود کل اقتصاد تمام میشود. در نهایت، بینالمللیسازی به تنوع بخشی بازارها کمک میکند و با کاهش وابستگی به یک بازار خاص، اقتصاد کشورها را در برابر شوکهای ناگهانی محلی مقاومتر میسازد؛ به این معنا که اگر در یک منطقه رکود یا بحران اقتصادی رخ دهد، شرکتها میتوانند با تکیه بر بازارهای دیگر همچنان سرپا بمانند.
برای درک قدرت بینالمللیسازی کافی است نگاهی به مسیر چند برند جهانی بیندازیم؛ مثلاً تویوتا دهههاست با راهاندازی خطوط مونتاژ در کشورهای مختلف، از آمریکا تا تایلند و ترکیه، نهتنها هزینههای تولید و لجستیک را بهینه کرده، بلکه خود را در بازارهای محلی نیز تثبیت کرده است. کوکاکولا با ساخت کارخانه در پنج قاره و انطباق طعم نوشیدنیها با ذائقههای محلی، توانسته محصولات خود را خود را در به بیش از ۲۰۰ کشور به دست مشتریان برساند. فایزر هم با ایجاد شعب تحقیقوتوسعه و مراکز تولید دارو در اروپا و آسیا، بازار واکسن و دارو را جهانی کرده و به این ترتیب توانسته مزایای قابلتوجهی کسب کند.
مکدونالد مثال آشنای دیگری است؛ این شرکت با دادن حق امتیاز به هزاران شریک محلی و تغییر منوها بر اساس فرهنگ غذایی هر کشور، نشان داده که چطور میتوان یک مدل کسبوکار واحد را در بافتهای فرهنگی متفاوت بازآفرینی کرد. در صنعت مد نیز، «زارا»ی اسپانیایی با شبکه فروشگاههای خردهفروشی در بیش از ۹۰ کشور و طراحی مبتنی بر بازخورد سریع بازار، ثابت کرده که حضور جهانی چگونه میتواند چرخه تولید تا فروش را در خدمت رشد پایدار قرار دهد.
چالشهای بینالمللیسازی
با وجود مزایای فراوان، بینالمللیسازی چالشهایی نیز به همراه دارد که شرکتها را ملزم به برنامهریزی و تحلیل دقیق میکند:
تفاوتهای فرهنگی و زبانی: عدم تطابق محصول یا پیام برند با فرهنگهای محلی میتواند پذیرش بازار را دشوار کند. برای مثال مکدونالدز در هند منوی ویژه گیاهی ارائه میدهد تا با عادات غذایی محلی هماهنگ باشد.
قوانین و مقررات ملی: هر کشور قوانین خاص خود در زمینه گمرک، مالیات، ایمنی محصول و مالکیت معنوی دارد. تطبیق با این مقررات و اخذ مجوزهای لازم میتواند زمانبر و پرهزینه باشد.
نوسانات ارزی: تغییرات نرخ ارز میتواند سودآوری صادرات یا سرمایهگذاری را تحت تأثیر قرار داده و ریسک مالی قابلتوجهی ایجاد کند.
ریسکهای سیاسی: تنشهای سیاسی، بروز جنگ یا اعمال تحریمها میتواند ناگهان فعالیتهای تجاری را مختل کند. بهعنوان مثال، تحریمهای گسترده در برخی کشورها مانع ارتباط بانکی و نقلوانتقال کالا شده است.
رقابت محلی و جهانی: ورود به بازار جدید به معنای مواجهه با رقابت شرکتهای محلی جاافتاده است که گاه میتواند برای شرکتهای جهانی مرگآور باشد. شرکتهای خارجی باید به شناخت همهجانبهای از بازار هدف خود رسیده و راهبردهای بازاریابی و قیمتگذاری جذابی در نظر بگیرند تا بتوانند با رقبا رقابت کنند.
ظرفیت ایران برای حضور در بازارهای جهانی
شرکتهای ایرانی با تنوع منابع و صنایع مختلف و همچنین قرارگیری در موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک منحصربهفرد، پتانسیل بالایی برای بینالمللیشدن دارند. قرارگیری درمیان کریدورهای جهانی نظیر ابتکار کمربند و جاده و کریدور شمال-جنوب زمینه همکاریهای بینالمللی گستردهای را با شرکای جهانی و منطقهای فراهم کرده است. از سوی دیگر، در میان ظرفیتهای بالقوه ایران برای بینالمللیسازی، انرژی یکی از مهمترین مزیتهای رقابتی کشور بهشمار میآید؛ ایران با دارا بودن ذخایر گسترده نفت و گاز، جایگاه ویژهای در میان تولیدکنندگان بزرگ دنیا دارد و شرکتهای موجود در صنایع بالادستی و پاییندستی انرژی پیشینه همکاریهای موفقی در پروژههای بینالمللی را در کارنامه خود دارند. خودروسازان بزرگ کشور نیز توانستهاند بخشی از تولیدات خود را روانه بازارهای همسایه کنند.
در بخش کشاورزی، ایران با تولید حدود ۹۰درصد زعفران جهان بزرگترین تولیدکننده این محصول ارزشمند بهشمار میرود و در تولید پسته نیز با سهمی نزدیک به ۱۷درصد از بازار جهانی، موقعیت تثبیتشدهای دارد؛ علاوه بر این، صادرات محصولاتی چون خرما، مرکبات و خشکبار فرصتهای گستردهتری را برای حضور در بازارهای فرامرزی فراهم کرده و میتواند همکاریهای استراتژیک موثری را ایجاد نماید. در حوزه فناوری اطلاعات نیز استارتآپهای زیادی در کشور رشد کرده و تحقق شرایط ورود به بازارهای خارج از کشور، میتواند آنها را بینالمللی کرده و زمینه توسعه آنها در کشورهای دیگر را فراهم کند.
* کارشناس حوزه کسبوکار