مهدی مشهدی

این روزها در خط آسمان مادرید، کار جدیدی را به عنوان «فرهنگ جمعی» می‌توان دید. آن ساختمان، آپارتمان میریدر، برج دیدبان، می‌باشد. جدیدترین بازتاب اندیشه‌های استودیوی هلندی mvrdv بر تراکم و زندگی مدرن. ساختمان میریدر در یک محوطه خالی در حومه شمال شرقی مادرید که به سن خینارو شهرت دارد، بنا شده است. این منطقه جدیدا توسعه یافته، که کاربری مسکونی برای آن در نظر گرفته شده است، قسمتی از یک برنامه برای توسعه و پیشرفت اطراف مادر شهر مادرید است که دستخوش رشد بی‌ضابطه و غیر‌منظمی‌ شده است.

سومین شهر بزرگ اروپا در حقیقت تجربه‌ای تلخ از تسلط یافتن بر توسعه بی‌رویه شهری با زمین‌خواری املاک واقعی، بدون طرحی سازگار و از آن بدتر با اهمیت ندادن به کیفیت معماری و قابلیت زیست‌پذیری نواحی مذکور را می‌گذراند. به این منظور در سال ۲۰۰۱ تعدادی از معماران مادرید برای توسعه و البته همکاری با استودیوی بزرگ طراحی بین‌المللی دعوت شده و در نهایت پیشنهادهایی برای ساخت آپارتمان‌هایی که جوابگوی رشد و تنوع افزاینده بوده و در عین حال آیکون و شاخصی برای تمام شهر باشد، ارائه دادند. اولین بخش این طرح سن خینارو بود که طرح استادانه و عالی بالانکو لئو وmvrdv انتخاب گردید. این طرح پیشنهاد ساختمانی ۲۲ طبقه بود که منطق آسمانخراش یا ساختمان‌هایی با برچسب عقلایی را با نقض وحدت سطوح کف در بلوک‌های بسته ساختمان‌های بیشتر از ۶ طبقه حومه مادرید رد کرد و با استفاده از راه‌حلی مفصلی، در میان ردیف‌های یکنواخت و تکراری از واحدهای ساختمانی متمایز شد.

ساختمان بر‌اساس ارزش‌های غیر‌قابل بحث فضای زندگی شکل گرفت: بیشترین سطح لایه بیرونی و نور طبیعی، درجه‌ای قابل قبول از آسایش و چشم‌اندازی وسیع برای واحدها. ۲۵۳۹۳‌متر‌مربع فضای مسکونی از موقعیت‌ها و تیپولوژی‌های گوناگون و با تجمیع گروه‌های مختلف اجتماعی و سبک‌های مختلف زندگی در یک ساختمان واحد شکل گرفت. ۱۶۵۰ آپارتمان مسکونی با شکل گرفتن در ۹ ساختمان کوچک‌تر سازماندهی شد، و با ترکیب یکدیگر حول حفره بزرگ مرکزی در تراسی وسیع یکپارچه شده و به وسیله سیستم ارتباطی پیوسته شد. فضای اتصال همانند یکسری از خیابان‌های افقی کوچک که در امتداد خط سیر تغییر شکل می‌دادند، طراحی گردید که تاکیدی بر تنوع بلوک‌های مسکونی مختلف و سازمان دهی آنها در «مسکن کوچک» دارد.

سیستم مسکونی انعطاف‌پذیری که به وسیله معماران پیشنهاد شد، مطابق با سلایق مختلف و سازگار با تغییرات شخصی هر‌یک از ساکنان در آنها ارائه شده بود. همین تیپولوژی ناهمگن در نماها نیز پدیدار شد. این نمای جذاب مرهون مدولاسیون دقیق و تثبیت موقعیت بازشوها و انتخاب دقیق مصالح، بافت‌ها، رنگ‌های روشن، صفحات سنگ و موزائیک و همچنین بتن با ترکیب رنگی سفید، خاکستری و سیاه است. برای تاکید بیشتر بر بلوک‌های مختلف از نوارهای روشن نارنجی در مرز بین سطوح بلوک‌ها استفاده شد.

برای ایجاد فضاهای عمومی‌ دو راه‌حل وجود داشت، در یک طرف از همان زمان توسعه عمودی بنا، اجازه ایجاد آن، که بخشی مهم از نیاز شهر مدرن بود ممکن می‌گردید و از طرف دیگر ایجاد یک فضای مشترک بزرگ در طبقه دوازدهم که مکان مهمی ‌از رویارویی هر دو گروه از ساکنان ساختمان و بازدیدکنندگان از آن را برای تماشای منظره وسیعی از کوه‌های گاداراما، تقدیم می‌کرد.

در نهایت یک پله بزرگ برقی ارتباط مستقیم به تراس بزرگ را از پلازای جلوی ساختمان ایجاد کرد. بدین‌گونه معماری محلی در زمینه‌ای با یک عنصر جدید از جامعه‌گرایی، به عنوان سمبلی برای تولد دوباره یک ناحیه دورافتاده از شهر، توسعه پیدا کرد.