مالیات؛ ستون فقرات اقتصاد سالم

 در بسیاری از کشورهای توسعه‌‌‌یافته، مالیات به‌‌‌عنوان «حق شهروندی» و نه صرفا «هزینه‌‌‌ای تحمیلی» تلقی می‌شود. این نگاه نتیجه سال‌ها فرهنگ‌‌‌سازی، شفافیت مالی و ارائه خدمات متقابل از سوی حاکمیت به مردم است؛ مسیری که بسیاری از اقتصادهای در حال توسعه، هنوز تا رسیدن به آن فاصله قابل‌توجهی دارند اما ایران با تلاش‌‌‌های مستمر و همگام با تحولات جهانی و با کمک سازمان امور مالیاتی در این مسیر گام‌‌‌های موثری برداشته است.

این مسیر پرچالش و مستلزم هماهنگی دقیق میان سیاست‌‌‌های اقتصادی، فرهنگی و ساختاری است تا بتواند نظام مالیاتی را به جایگاه واقعی خود برساند.

در ایران، مالیات به عنوان دومین منبع اصلی تامین بودجه عمومی پس از درآمدهای نفتی شناخته می‌شود؛ اما برخلاف درآمدهای نفتی که اغلب ناپایدار و وابسته به عوامل بین‌المللی هستند، مالیات می‌تواند یک منبع درآمدی پایدار، درون‌‌‌زا و مقاوم در برابر تحریم‌‌‌ها باشد.

این قابلیت، مالیات را به ابزاری حیاتی برای تحقق استقلال اقتصادی و پایداری مالی کشور تبدیل کرده است. به همین دلیل است که طی سال‌های اخیر، شعار «اقتصاد بدون نفت» با محوریت «درآمدهای مالیاتی پایدار» بیش از پیش از سوی سیاستگذاران مطرح شده و به عنوان یک هدف کلیدی در برنامه‌‌‌های توسعه اقتصادی کشور مورد توجه قرار گرفته است.

 پیش‌‌‌نیاز فرهنگ مالیات‌‌‌ستانی

در کنار الزامات اقتصادی و ساختاری، نگاه مردم به مالیات یکی از ارکان اصلی موفقیت هر نظام مالیاتی است. اگر شهروندان مالیات را به‌‌‌عنوان «هزینه مشارکت در اداره کشور» تلقی کنند، تمایل آنها به پرداخت داوطلبانه و شفاف مالیات به‌‌‌شدت افزایش می‌‌‌یابد. این پذیرش اجتماعی مالیات، زمینه‌‌‌ساز افزایش رضایت عمومی و کاهش فرار مالیاتی خواهد بود.

اما اگر این هزینه را تحمیلی یا بی‌‌‌اثر بدانند، نه‌‌‌تنها فرار مالیاتی رشد می‌کند، بلکه شکاف بین دولت و مردم نیز عمیق‌‌‌تر خواهد شد و اعتماد عمومی به نظام مالیاتی کاهش می‌‌‌یابد. بنابراین، اهمیت آموزش مالی، شفاف‌‌‌سازی در هزینه‌‌‌کرد مالیات و گزارش‌‌‌دهی عمومی دولت بیش از پیش احساس می‌شود و باید به صورت مستمر و هدفمند دنبال شود تا فرهنگ مالیاتی در جامعه نهادینه گردد.

 درآمد بیشتر؛ سهم بیشتر

از سوی دیگر، نقش مالیات در کاهش نابرابری اقتصادی انکارناپذیر است. در یک نظام مالیاتی عادلانه، ثروتمندان سهم بیشتری در پرداخت مالیات دارند و درآمدهای حاصل از آن صرف حمایت از اقشار کم‌‌‌درآمد و توسعه زیرساخت‌‌‌ها می‌شود. این مساله می‌تواند فاصله طبقاتی را کاهش داده و زمینه‌‌‌ساز تحقق عدالت اجتماعی شود. در این مسیر، طراحی پایه‌‌‌های جدید مالیاتی مانند مالیات بر ثروت، مالیات بر مجموع درآمد و مالیات بر عایدی سرمایه، گام‌‌‌هایی موثر برای بهبود عدالت مالیاتی در کشور به شمار می‌رود و می‌تواند ساختار درآمدی دولت را متنوع‌‌‌تر و پایدارتر سازد. همچنین، این اقدامات می‌توانند ضمن افزایش منابع مالی دولت، موجب توزیع عادلانه‌‌‌تر بار مالیاتی میان اقشار مختلف جامعه شوند و به رشد و توسعه اقتصادی کشور کمک کنند.

 شفافیت مالیاتی در عصر دیجیتال

تحقق این اهداف بدون تحول دیجیتال در نظام مالیاتی ممکن نیست. ورود سامانه‌‌‌های هوشمند مانند پایانه‌‌‌های فروشگاهی و سامانه مؤدیان، تبادل داده با بانک‌ها، بیمه‌‌‌ها و نهادهای دیگر، شفافیت اطلاعات اقتصادی را به‌‌‌طور قابل‌توجهی افزایش داده و راه را بر فرار مالیاتی می‌‌‌بندد. دیجیتالی شدن فرآیندهای مالیاتی، علاوه‌‌‌بر ارتقای کارآمدی سازمان امور مالیاتی، تجربه کاربری را برای مؤدیان نیز ساده‌‌‌تر کرده و هزینه‌‌‌های تعامل با دولت را کاهش می‌دهد.

این تحول نه تنها موجب افزایش سرعت و دقت در انجام امور مالیاتی می‌شود، بلکه زمینه بهبود خدمات‌‌‌رسانی و رضایت مؤدیان را نیز فراهم می‌‌‌آورد. به‌‌‌علاوه، استفاده از فناوری‌‌‌های نوین می‌تواند به کاهش فساد، افزایش شفافیت و تقویت نظارت‌‌‌های مالی کمک کند که همگی از ارکان اصلی یک نظام مالیاتی کارآمد و عادلانه هستند.

در نهایت، باید تاکید کرد که اعتماد عمومی به نظام مالیاتی در گرو شفافیت، کارآمدی، عدالت و پاسخ‌‌‌گویی دولت است. مردم زمانی حاضرند مالیات پرداخت کنند که ببینند این منابع به درستی هزینه می‌شود، زیرساخت‌‌‌های شهری بهبود یافته، خدمات عمومی تقویت شده و اقتصاد کشور به سمت توسعه پایدار حرکت می‌کند. افزایش اعتماد عمومی نه تنها موجب افزایش درآمدهای مالیاتی می‌شود، بلکه به توسعه فرهنگی و اجتماعی نیز کمک شایانی خواهد کرد و یک چرخه مثبت از تعامل بین دولت و مردم ایجاد خواهد کرد.

 قطب‌‌‌نمای توسعه اقتصادی

با نگاهی به مسیر طی‌‌‌شده، می‌توان گفت که ایران در مسیر درستی برای اصلاح نظام مالیاتی قرار دارد. حرکت به سمت کاهش وابستگی به نفت، توسعه پایه‌‌‌های مالیاتی جدید، ارتقای عدالت مالیاتی و دیجیتالی شدن فرآیندها، همگی نشان از یک رویکرد اصولی و آینده‌‌‌نگر دارد که می‌تواند زمینه‌‌‌ساز توسعه پایدار و بهبود وضعیت اقتصادی کشور باشد.

بی‌‌‌تردید، سازمان امور مالیاتی کشور در این سال‌ها، با وجود همه چالش‌‌‌ها و محدودیت‌ها، تلاش‌‌‌های گسترده‌‌‌ای برای بهبود ساختار مالیاتی، افزایش شفافیت، ارتقای فرهنگ مالیاتی و هم‌‌‌راستایی با فناوری‌‌‌های نوین انجام داده است.

این اقدامات نه‌‌‌تنها زیرساخت‌‌‌های اقتصادی کشور را تقویت کرده، بلکه گامی مهم در مسیر توسعه پایدار، عدالت اقتصادی و استقلال مالی برداشته است. با ادامه این روند، امید می‌رود نظام مالیاتی ایران بتواند به الگویی موفق در منطقه تبدیل شود و نقش موثری در تحقق اهداف کلان اقتصادی کشور ایفا نماید.

* کارشناس حوزه مالیات