بحران برق و هزینههای بالای انرژی، چشمانداز صنعتی قاره سبز را تهدید میکند
شرکتهای اروپایی در تنگنای انرژی

به گزارش فایننشال تایمز، در قلب تحولات اقتصادی اروپا، سه صنعت بنیادین برق، صنایع شیمیایی و فولاد که زیرساخت اقتصاد صنعتی قاره را تشکیل میدهند، درگیر بحران فزاینده انرژی شدهاند. با گسترشگذار به اقتصاد سبز، شرکتها تحت فشار همزمان هزینههای گزاف، ضعف زیرساختهای فرسوده و رقابت بیرونی قرار گرفته و وارد فاز دفاعی شدهاند و نقشه صنعتی قاره در حال بازنویسی است.
از شمال اسکاندیناوی گرفته تا غرب هلند و مرکز آلمان و از صنایع فوق پیشرفته تا زیرساختهای پایه، شرکتها با شرایطی روبهرو هستند که نهتنها سودآوری، بلکه بقایشان را زیر سوال برده است. آنچه تا دیروز برنامهای برای «گذار سبز» و «رونق صنعتی پاک» بود، حالا به دو راهی انجماد سرمایهگذاری یا مهاجرت صنعتی تبدیل شده است.
کسبوکارهای هلندی در انتظار اتصال به شبکه
هلند بهرغم برخورداری از زیرساختهای پیشرفته، در حال تجربه یکی از جدیترین اختلالات در شبکه برق اروپاست. این کشور که یکی از پیشتازان برقیسازی و نصب گسترده پنلهای خورشیدی در بیش از ۲.۶میلیون خانه در اروپاست، امروز به دلیل فرسودگی شبکه توزیع برق ناچار به جیرهبندی انرژی شده است. ۱۱هزار و ۹۰۰ کسبوکار، از جمله شرکتهای فعال در مناطق صنعتی، بیمارستانها، ایستگاههای آتشنشانی و هزاران خانه تازهساز، در صف اتصال به شبکه برق قرار دارند و اپراتور شبکه ملی تنت (Tennet) هشدار داده که در برخی مناطق تا اواسط دهه ۲۰۳۰هم امکان اتصال جدید فراهم نخواهد شد.
چرا باید با وجود نصب پنلهای خورشیدی بر سقف بیش از ۲.۶میلیون خانه، زیرساخت انتقال و توزیع برق عقب مانده است؟ علتش وابستگی تاریخی کشور به منابع گاز ارزان از میدان گازی گرونینگن است که در سال ۲۰۲۳ تعطیل شد. بر اساس برآوردهای دولت هلند، توسعه ظرفیت شبکه و پاسخ به این تقاضا تا سال ۲۰۴۰، مستلزم حدودا ۲۰۰میلیارد یورو سرمایهگذاری در کابلها و پستهای جدید است. ممکن است بخشی از این سرمایه با فروش بخش آلمانی شبکه تنت (به ارزش تقریبی ۲۰میلیارد یورو) تامین شود، اما بخش اعظم آن نهایتا بر دوش مصرفکننده خواهد بود.
قرار است تعرفههای برق تا سال ۲۰۳۴، سالانه بین ۴.۳ تا ۴.۷درصد (واقعی) افزایش یابد. شهردار آیندهوون با اشاره به منطقه برینپورت که ASML، یکی از مهمترین و پیشرفتهترین شرکتهای تکنولوژی جهان در آن قرار دارد و نقشی حیاتی در زنجیره تامین صنعت تراشهسازی نیمههادی دارد، میگوید: «همه چیز دارد برقی میشود، اما زیرساختهای ما پاسخگوی آن نیست.»
این شرکت به خاطر اختلال در دسترسی به برق، پروژهها را متوقف کرده و سرمایهگذاران یکی پس از دیگری عقب میکشند. شرکت چندملیتی «ترمو فیشر» که در حوزه تکنولوژیهای علوم زیستی، تجهیزات آزمایشگاهی، زیستتکنولوژی و تشخیص پزشکی فعالیت میکند هم در همین منطقه مستقر است و برای مقابله با بحران قطع برق مجبور به نصب باتری و پنل خورشیدی شده است.
شرکتهای شیمیایی از قاره گران کوچ میکنند
با این شرایط، خیلی از شرکتهای بزرگ شیمیایی، اروپا را میدان جنگی نابرابر میبینند و به ترک آن فکر میکنند. سعودی سابیک، غول پتروشیمی عربستان سعودی که زیرمجموعه آرامکوست، با همکاری بانکهای لازارد و گلدمن ساکس در حال بررسی فروش کسبوکار پتروشیمی خود در اروپاست؛ تجارتی که سالانه حدود ۳میلیارد دلار درآمد و ۲۵۰میلیون دلار سود عملیاتی دارد. شرکتهای انرژی شل و BP و همچنین شرکتهایی همچون «لیوندلبسل» (از بزرگترین تولیدکنندگان پلاستیک، رزین و مواد شیمیایی در جهان) و «داو» (پیشرو در شیمی پیشرفته و مواد اولیه صنعتی) هم در حال بررسی فروش یا بازنگری در دارایی خود در اروپا هستند.
داو در اکتبر ۲۰۲۳ اعلام کرد که در حال بررسی استراتژیک بخش پلییورتان داراییهای خود در اروپاست. لیوندلبسل هم در ماه مه همان سال خبر از بررسی و ارزیابی مشابهی داد.
به گفته سباستین بری از بانک «برنبرگ»، آنچه این شرکتها را به عقبنشینی واداشته، چیزی فراتر از نگرانیهای آیندهمحور است. دغدغه اصلی اینها هزینه بالای انرژی است. جیم راتکلیف، مالک میلیاردر گروه پتروشیمی بریتانیایی «اینئوس» هم آشکارا هشدار داده که «ما شاهد مرگ یکی از صنایع مادر خود هستیم. صنعت شیمی دارد خفه میشود.» اینئوس در مارس ۲۰۲۴، تجارت کامپوزیت خود (با ۱۷ سایت در اروپا، آمریکا، آسیا و خاورمیانه) را به قیمت ۱.۷میلیارد یورو فروخت.
همچنین برای فرار از نوسانات قیمت گاز در اروپا و تضمین امنیت انرژی، قرارداد ۸سالهای با شرکت «کوسترو» برای واردات گاز ارزان آمریکا امضا کرد. طبق دادههای شورای صنایع شیمیایی اروپا، در دو سال اخیر بیش از ۱۱میلیون تن ظرفیت تولیدی فقط در ۲۱ سایت اصلی تعطیل شده است. اکنون گاز در اروپا چهار تا پنج برابر گرانتر از آمریکاست و به سرعت در حال از دست دادن بازار رقابتی است.
فولادیها؛ قربانی بلندپروازی اقلیمی
به نظر میرسد فولاد سبز که نماد جاهطلبی اقلیمی اروپاست، بیشترین ضربه را از این بحران خورده باشد. برنامه اتحادیه اروپا برای تولید فولاد بدون کربن - بهویژه با استفاده از هیدروژن سبز یا کورههای برقی - در حال از هم پاشیدن است. شرکت فولاد «آرکلورمیتال» که در قلب صنعت فولاد اروپا و جهان قرار دارد و نقش کلیدی در زنجیره تامین صنعتی، زیرساخت، خودروسازی، ساختمان و انرژی ایفا میکند، در چرخش غافلگیرکنندهای اعلام کرد که یک میلیارد یورو یارانه دولتی را برای تبدیل کارخانههای آلمانی خود به تولید با هیدروژن سبز رد کرده است.
دلیلی رسمی که برای این تصمیم اعلام شده هزینه «غیرقابل تحمل» برق است. همان زمان، شرکت سوئدی SSAB اعلام کرد که پروژه شاخص تولید فولاد کمکربنش در دایره قطب شمال به دلیل بیثباتی شبکه برق به تاخیر افتاده است.
حدود ۴۰درصد از فولاد اتحادیه اروپا در کورههایی تولید میشود که با برق کار میکنند، اما کمتر از یکدرصد آن با هیدروژن سبز تامین انرژی میشود که آن هم عمدتا در مرحله آزمایشی است. اتحادیه اروپا میخواهد تا سال ۲۰۳۰، میزان انتشار گازهای گلخانهای صنعت فولاد را دستکم ۳۰درصد در مقایسه با سال ۲۰۱۸ کاهش دهد، اما کاهش مصرف انرژیبرای رسیدن به این هدف، حیاتی است.
طبق اعلام کمیسیون اروپا، حدود ۱۷درصد از هزینه تولید فولاد در این قاره به انرژیبرمیگردد. و اینجا دقیقا همان نقطهای است که اروپا با ضعفی جدی روبهروست. قیمت برق در اتحادیه اروپا دستکم دو برابر آمریکاست و همین موضوع حاشیه سود تولیدکنندگان فولاد در کورههای برقی را بهشدت تحتتاثیر قرار داده است.
لرد آدیر ترنر، رئیس کمیسیون انتقال انرژی، هشدار داده که ممکن است این روند در نهایت کار را به جایی بکشاند که اروپا حتی تولید فولادهای عمومی و پایه را هم به کشورهایی مثل مراکش واگذار کند که توان تولید گسترده برق خورشیدی را دارد – چه برسد به فولاد پیشرفته و انرژیمحور.
سوئد به لطف وفور انرژیبرقآبی خود توانسته دو مورد از پیشرفتهترین پروژههای فولاد سبز اتحادیه اروپا را جذب کند، اما هر دو این پروژهها نیز با چالشهایی روبهرو شدهاند.
آکسل اگرت، رئیس انجمن فولاد اروپا، میگوید: «هیچ توجیه اقتصادی برای فولاد سبز در اروپا وجود ندارد. برخی امیدوارند، اما بقیه میگویند من وقت این بازیها را ندارم.» این بحران باعث شده ۱۰ شرکت بزرگ فولاد اروپا طی نامهای به کمیسیون اروپا هشدار دهند که بدون حمایت فوری، تمام پروژههای کربنزدایی نابود میشوند.
مارکوس کربر، مدیرعامل شرکت انرژی آلمانی RWE، صراحتا اعلام کرده که تمرکز صنعت از کربنزدایی به سمت «مقرون به صرفه بودن» چرخیده است. او میگوید: «در نهایت باید درباره سرعت تحول گفتوگو کنیم، چون این سرعت تعیینکننده هزینههاست.»
اتحادیه اروپا قصد دارد طی هفتههای آینده بستههایی را برای حمایت صادراتی از فولادسازان اعلام کند که ممکن است شامل تغییراتی در طرح مالیاتی CBAM هم باشد. این طرح بر واردات کالاهای آلاینده مالیات اعمال میکند تا تولید داخل در برابر رقابت ناعادلانه خارجی محافظت شود.
همچنین دستورالعملی برای کمکهای دولتی منتشر کرده تا دولتهای عضو را به سرمایهگذاری در کاهش انتشار کربن ترغیب کند. با این حال، فولادسازانی مثل آرسلورمیتال میگویند در وضعیت فعلی طرح مالیاتی CBAM نتوانسته از صنایع انرژیبر اتحادیه اروپا در برابر رقبایی مثل چین که مصرف انرژی بالا و آلایندگی زیاد دارند، محافظت کند.
رقابتپذیری در عصرگذار اقلیمی
در مجموع، بحران انرژی اروپا در حال تبدیل شدن به یک بحران صنعتی است. شرکتها در سه جبهه حیاتی زیرساخت برق، صنایع شیمیایی و فولاد از تصمیمگیری برای سرمایهگذاریهای بزرگ عقبنشینی کردهاند. سیاستگذاران همچنان در تلاشاند بین اهداف اقلیمی، نیاز به رقابتپذیری و خواستههای مصرفکننده توازن برقرار کنند.
با وجود این چالشها، برخی مدیران مانند تاد تاکر از اندیشکده روزولت، تاکید دارند کهگذار در صورتی ممکن است که دولتها یک استراژی جامع در پیش بگیرند که هم عرضه و هم تقاضا را تحریک کند. او بر این باور است که کشورها باید سیاست همهجانبهای داشته باشند که اقلیم و صنعت و اقتصاد را یکپارچه و درهم تنبیده ببیند تا هم عرضه و هم تقاضا برای این صنایع فراهم شود.
آکسل اگرت هم با خوشبینی مشروطی میگوید: «هنوز هم میتوانیم به فولاد سبز در اروپا برسیم، تنها به شرطی که سریع و قاطع عمل کنیم.»
برای تکمیل تصویر، بد نیست بدانید که شرکت BASF، غول شیمیایی آلمان، در سال ۲۰۲۳ اعلام کرد که بخشی از فعالیتهایش را در بزرگترین مجتمع خود در لودویگسهافن متوقف و به چین منتقل میکند. دلیل؟ هزینه انرژی در آلمان دیگر توجیه اقتصادی ندارد. این خروج، نشان از روندی خطرناک و هشداردهنده است که اگر مهار نشود، به خلأ صنعتی اروپا میانجامد.