نقش اسرائیل در فاجعه انسانی غزه باید به رسمیت شناخته شود

به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ در سال ۱۹۴۸ اسرائیل در خشونت زاده شد و از آن زمان تاکنون با تنش بین حفظ حقوق جهانی و خانه ساختن برای مردم خود در سرزمینی مورد مناقشه دست‌وپنجه نرم کرده است.

جنگ سرد تقابلی بین دو نظام بود که اغلب قوانین بشردوستانه را به‌عنوان مانعی آزاردهنده تلقی می‌کردند. اما دهه‌ها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آرمان‌هایی به وجود آمد که رهبران قانون‌شکن را مسؤول ظلمی که به دیگری روا داشته بودند می‌دانست و عمل آنان را محکوم می‌کرد.

فاجعه انسانی که اکنون در غزه در جریان است نشان می‌دهد نظم جهانی که در آن ستمگران مسؤول خطاهای خود شناخته می‌شدند در حال شکست است. قوانین جنگ نقض می‌شوند و نظام جهانی نمی‌تواند خطاکار را محکوم کند؛ با این حال، شکست بنیادهای صلح جهانی اسرائیل را از پاسخگویی به اقداماتش در غزه، از جمله جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت معاف نمی‌کند.

بخش اعظمی از غزه ویران شده است، میلیون‌ها غیرنظامی آواره  و ده‌ها هزار نفر کشته شده‌اند. بااین‌حال، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، از جنگ یکطرفه علیه مردم بی‌دفاع دست برنمی‌دارد.

این هفته مشخص شد که او قصد اشغال کامل غزه را دارد. این در حالی است که حماس دیگر تهدید نظامی به شمار نمی‌رود، بنابراین جنگ اسرائیل در غزه نمی‌تواند استراتژی داشته باشد و حتی ادامه جنگ دیگر توجیهی ندارد. 

با وجودتمام این حقایق  ، دولت صهیونیستی مرتکب جنایات وحشتناک‌تری نیز شده است. اسرائیل هدف قرار دادن تغذیه و نرساندن غذا به غیرنظامیان را به عنوان راهی برای مبارزه با حماس انتخاب کرده ‌است. این اقدام همان‌طور که پیش‌بینی شده بود، منجر به گرسنگی و مرگ افراد ناامیدی شد که برای دریافت جیره‌ غذایی صف کشیده بودند.

به عقیده اکونومیست آزمون اصلی جهان این است که آیا می‌تواند اسرائیل را وادار کند  با پذیرش جنایات خود، راه ورود دارو و غذا به غزه را هموار سازد تا از قحطی قریب‌الوقوع جلوگیری کند؟ آزمون دوم، بلندمدت و مهم‌تر این خواهد بود که آیا اسرائیل پس از پایان جنگ، احتمالا تحت رهبری نخست‌وزیری جدید، کمیسیون تحقیق کاملا مستقلی در مورد جنایات جنگی صورت گرفته تشکیل می‌دهد یا نه.