رمزارزها سپری در برابر کنترل مالی؟

این بستر، این امکان را در اختیار کاربران قرار می‌داد تا بتوانند کنترل کاملی بر دارایی‌های خود داشته باشند و بدون نیاز به استفاده از نهاد‌های مالی متمرکز، تراکنش‌های خود را انجام داده و سرمایه‌گذاری‌های مالی داشته باشند.

درحالی‌که طی سالیان اخیر بازار ارز‌های دیجیتال تغییرات چشم‌گیری را تجربه کرد و پروژه‌های متعددی با اهداف و کاربرد‌های مختلفی عرضه شدند، اما پایه و اساس این اکوسیستم همچنان استقلال مالی و فعالیت غیرمتمرکز باقی مانده است. ماهیت غیرمتمرکز ارز‌های دیجیتال با وجود معایب و چالش‌های خود، در بسیاری از موارد به عنوان سدی در برابر اعمال شرکت‌ها و کنترل آنها عمل کرده است.

در روز‌های اخیر و با حذف گسترده دسته‌ای از بازی‌ها از فروشگاه بزرگ استیم (Steam)، بار دیگر موضوع دخالت شرکت‌ها و نقش ارز‌های دیجیتال به‌عنوان راهکاری برای مقابله با این چالش، مورد بحث و توجه قرار گرفته است. این اقدام در پی فشار مستقیم شرکت‌های پرداختی همچون ویزا و مسترکارت صورت گرفت که فروشگاه استیم را وادار کردند صد‌ها بازی را به دلیل مغایرت با خط‌مشی‌های آن‌ها، از پلتفرم حذف کند.

این شرایط، نشان داد که نهاد‌های مالی سنتی توانایی اعمال سانسور بر محتوای دیجیتال را حتی فراتر از محدوده قضایی کشور‌های مختلف جهان دارند؛ شرایطی که ترس از سانسور و اعمال محدودیت بیشتر توسط شرکت‌ها را به دنبال داشته است و باعث شده است تا نقش رمزارز‌ها و فناوری بلاک‌چین در محافظت از آزادی‌های دیجیتال مورد توجه قرار گیرد.

قدرتی فراتر از قانون؟

مرز میان آزادی هنری و ضرورت نظارت بر محتوای فرهنگی همواره محل بحث و اختلاف بوده است. در جوامع آزاد، هنر به‌عنوان ابزاری برای بیان عقیده، نقد اجتماعی و گاه شکستن تابو‌ها شناخته می‌شود. با این حال، موضوعاتی مانند سوءاستفاده از کودکان وجود دارند که از نگاه عمومی و اخلاقی، خط قرمز‌های واضحی برای آنها تعیین شده است. این موارد تقریباً در سطح جهانی ممنوع و غیرقابل قبول تلقی می‌شود.

اما موضوع اصلی، مسیری است که تشخیص، ممنوعیت و حذف این نوع محتوا‌ها صورت می‌گیرد.

در فضای دیجیتال امروز، قدرت سانسور تنها در اختیار دولت‌ها یا نهاد‌های قانونی نیست و شرکت‌های بزرگ به ویژه مواردی که زیرساخت‌های مالی و فناوری را در اختیار دارند، نقش مهمی در تعیین آنچه مجاز است ایفا می‌کنند. این شرایط اخیراً در ماجرای حذف صد‌ها بازی از پلتفرم استیم نیز مشاهده شد.

درحالی‌ که بازی‌های حذف شده به درستی و به دلیل نمایش محتوا‌های غیراخلاقی مورد انتقاد بودند، اما نکته مهم این حذف در این است که تصمیم از سوی نهاد‌های قانون‌گذار نبوده و تنها تحت فشار مستقیم شرکت‌های خدمات پرداختی ویزا و مسترکارت اتخاذ شده است. این دو غول مالی، فروشگاه بزرگ و جهانی استیم را تهدید کرده بودند که اگر به انتشار این دسته از بازی‌ها ادامه دهد، همکاری مالی خود را با این پلتفرم قطع خواهند کرد.

با توجه به اینکه حجم زیادی از تراکنش‌های مالی از سوی مسترکارت و ویزا پردازش می‌شود، فروشگاه در نهایت تصمیم گرفت تا اخطار را جدی گرفته و رویکرد خود را عوض کند.

در حالی‌ که در ظاهر این موضوع مثبت است و باعث شده است تا محتوا‌های غیراخلاقی از یک فروشگاه حذف شوند، اما این نکته را نمایان می‌کند که شرکت‌ها، بدون داشتن جایگاه قانونی یا نیاز به پاسخگویی به مردم، در حال تبدیل شدن به نهاد‌هایی هستند که توان وضع و اجرای قوانین را دارند.

این افزایش و اعمال قدرت همچنین در فضایی انجام می‌شود که به طور مستقیم با آزادی بیان، آزادی انتخاب و حریم شخصی کاربران مرتبط است. برخلاف کنترل‌های دولتی که معمولاً با چهارچوب‌های قانونی مشخصی همراه هستند، این نوع از سانسور بی‌صدا و بدون نظارت عمومی اعمال می‌شود. در این حالت، هیچ رای‌گیری یا مشورتی در کار نیست و تنها یک اخطار از سوی شرکت‌ها کافی است تا محتوا‌های دیجیتال برای همیشه از دسترس خارج شوند.

هرچند باید تاکید کرد که دفاع از آزادی بیان به معنای حمایت از محتوای غیراخلاقی یا مجرمانه نیست. مسأله اصلی، منبع تصمیم‌گیری و فرآیند اعمال سانسور است. وقتی قدرت حذف و محدودسازی محتوا در دست نهاد‌های غیردولتی قرار می‌گیرد، این خطر وجود دارد که مرز میان اخلاق و سلیقه و میان قانون و منفعت شرکتی به‌طور خطرناکی در هم آمیخته شود.

اتفاق اخیر در استیم تنها یک نمونه از یک روند گسترده‌تر است؛ روندی که در آن، کنترل مالی به ابزاری برای کنترل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بدل می‌شود. اگر این مسیر ادامه پیدا کند، در آینده نه‌چندان دور ممکن است حتی محتوا‌هایی که در چهارچوب قانون بسیاری از کشور‌ها مجاز هستند نیز به‌دلیل مغایرت با دیدگاه یک شرکت مالی به سکوت و حذف محکوم شوند.

در چنین شرایطی، فناوری بلاک‌چین و ارز‌های دیجیتال می‌توانند راهکار جایگزین و مقاومی در برابر این سلطه‌گری‌ها ارائه دهند. شبکه‌های غیرمتمرکز و مستقل که بدون واسطه‌های مالی سنتی عمل می‌کنند، به کاربران این امکان را می‌دهند که تراکنش‌های مالی خود را بدون نیاز به تایید شرکت‌هایی مانند ویزا و مسترکارت انجام دهند. این موضوع علاوه بر اینکه برای آزادی مالی اهمیت دارد، می‌تواند نقش کلیدی در حفظ استقلال پلتفرم‌های رسانه‌ای، هنری و سرگرمی ایفا کند.

یک راهکار پرچالش

از زمان آغاز فعالیت اولین ارز‌های دیجیتال بازار، این دارایی‌های دیجیتال به عنوان ابزاری موثر برای مقابله با محدودیت‌های اعمال شده توسط شرکت‌ها و نهادهای متمرکز شناخته شده‌اند.

برخلاف زیرساخت‌های سنتی که تحت سلطه شرکت‌های بزرگ فناوری مانند گوگل و نهاد‌های مالی مانند ویزا، مسترکارت یا پی‌پل هستند، شبکه‌های مبتنی بر بلاک‌چین بدون نیاز به واسطه عمل می‌کنند. این ویژگی، به تولیدکنندگان محتوا اجازه می‌دهد که آثار خود را مستقیماً به مخاطبان ارائه دهند و نیازی به پیروی از قوانین پلتفرم‌ها و شرکت‌ها نداشته باشند.

بنابراین، در شرایطی که شرکت‌های بزرگی به دلایل اقتصادی یا فشار‌های اجتماعی تصمیم به حذف یا سانسور یک محتوا می‌گیرند، زیرساخت‌های غیرمتمرکز می‌توانند راهکاری برای این چالش باشند.

علاوه بر این، پرداخت‌های مبتنی بر رمزارز این امکان را فراهم می‌کنند تا تولیدکنندگان محتوا از سوی کاربران حمایت مالی شوند و نسبت به بسته شدن حساب‌های بانکی یا محدود شدن درگاه‌های پرداخت نگرانی نداشته باشند.

برای مثال، در سال‌های اخیر بسیاری از هنرمندان، روزنامه‌نگاران مستقل و فعالان اجتماعی از طریق بیت‌کوین، اتریوم یا استیبل‌کوین‌ها توانسته‌اند به‌صورت ایمن و آزادانه فعالیت و درآمدزایی داشته باشند.

به همین دلیل، رمزارز‌ها به ابزاری برای تقویت استقلال مالی افراد در برابر سیاست‌های سلیقه‌ای شرکت‌های بزرگ تبدیل شده‌اند.

با این حال، فضای غیرمتمرکز بدون چالش نیست. یکی از مهم‌ترین معایب استفاده از رمزارز‌ها در چنین بستری، عدم وجود نظارت و خطر استفاده از این فضا برای انتشار محتوای مضر، غیرقانونی یا خطرناک است. نبود قوانین و نظارت، باعث می‌شود تا برخی افراد از این آزادی برای گسترش محتوا‌های آسیب‌زا سوءاستفاده کنند. این موضوع، چالشی مهم به شمار می‌رود و نیازمند وجود مسوولیت اجتماعی در کنار آزادی بیان است.

از سوی دیگر، عدم آشنایی عموم کاربران با رمزارز‌ها و ابزار‌های بلاک‌چینی نیز مانعی برای همه‌گیر شدن این راهکار به‌شمار می‌آید. باید به کارمزد‌های بالا نیز در برخی از شبکه‌های بلاک‌چینی توجه داشت که استفاده روزمره از این دارایی‌ها را دشوار می‌کند.

همچنین، هنوز بخش زیادی از مردم به دلایلی مانند ناآشنایی با مفاهیم فنی یا سوابق هک و سرقت دارایی‌ها، نسبت به رمزارز‌ها بی‌اعتماد هستند. امنیت کیف پول‌ها و پلتفرم‌های رمزارزی بار‌ها به چالش کشیده شده است و هک‌های بزرگ و از دست رفتن سرمایه کاربران، باعث شده است تا بسیاری از فعالان اقتصادی تمایلی به پذیرش رمزارز‌ها نداشته باشند.

علاوه بر این موارد، نوسانات شدید قیمتی نیز استفاده از رمزارز به‌عنوان ابزار پرداخت را با مشکل مواجه می‌کند. اکثر کسب‌وکار‌ها تمایلی ندارند دارایی را بپذیرند که ممکن است فردا نیمی از ارزش خود را از دست داده باشد.

بنابراین اگرچه رمزارز‌ها در نظریه راهی موثر برای مقابله با اعمال زور شرکت‌ها محسوب می‌شوند، اما در عمل هنوز راه زیادی برای گسترش استفاده از ارز‌های دیجیتال در زندگی روزمره باقی مانده است. اما با وجود این چالش‌ها، همچنان پیش‌بینی می‌شود که ارز‌های دیجیتال در آینده نقشی مهم‌تری در پرداخت‌ها و تحقق آزادی مالی ایفا کنند.

روندی که طی سال‌های اخیر نیز شدت گرفته است و نشانه‌های آن را می‌توان در پذیرش بیت‌کوین، دوج‌کوین و دیگر رمزارز‌ها توسط فروشگاه‌ها، پلتفرم‌های اینترنتی و کسب‌وکار‌های کوچک و بزرگ در سراسر جهان مشاهده کرد.

این مسیر آهسته اما پیوسته در حال گسترش است و به نظر می‌رسد که در آینده، رمزارز‌ها بیش از پیش به عنوان ابزار‌هایی برای مقابله با زورگویی شرکت‌ها مورد استفاده قرار خواهند گرفت.