چرا «توافق اقتصادی» مهم است؟

به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا از امروز آغاز می‌شود. هرچند دیپلمات‌ها مسؤولیت این مذاکرات را برعهده دارند و نقش مسائل سیاسی در آن پررنگ است، اما نباید از اهمیت توافق اقتصادی غافل شد.

۱. باید پذیرفت حمایت و عدم‌‌‌حمایت آمریکا از یک کشور خاص در سازمان‌ها و مراکز مهم اقتصادی و مالی جهانی و رای‌‌‌گیری‌‌‌های گوناگون می‌‌‌تواند به‌صورت جدی مؤثر باشد. 

۲. اقتصادی که در حال رشد است به بازارهای جدید نیاز دارد و دستیابی به این بازارها تنها از طریق دیپلماسی راهبردی امکان‌‌‌پذیر است. نمونه‌‌‌ای بارز از این رابطه دوسویه، کشور مالزی است که صدها هزار ایرانی، چه از طریق سفر و چه از طریق تحصیل، با شرایط آن آشنا هستند.

۳. انگیزه‌ها و اهداف صرفا اقتصادی مشترک به‌مراتب می‌تواند پیش‌برنده تعامل و رابطه، حتی بین دو دشمن سیاسی باشد. در حال حاضر در نظام تجارت بین‌المللی وجود روابط اقتصادی به منزله برقراری ارتباط دوستانه سیاسی نیست و در جوامعی که منافع اقتصادی نسبت به اهداف سیاسی در اولویت قرار دارد و حتی آن اهداف را هم شکل می‌دهد، بهره‌مندی از مزیت‌های نسبی در برقراری رابطه تجاری، موضوعی پذیرفته‌شده است.

۴. حالت ایده‌‌‌آل این است که شرکت‌های آمریکایی توسعه یک میدان نفت و گاز ایران را در دست بگیرند یا در حوزه ال.‌‌‌ان.‌‌‌جی، تأسیسات آب، انرژی و ... سرمایه‌گذاری کنند. 

اما باید توجه داشت که هرچند سرمایه‌گذاری خارجی به ایجاد منافع مشترک بلندمدت منجر می‌شود، اما تحقق آن مستلزم اعتماد قوی و طی فرآیندهای طولانی است که به نظر نمی‌رسد به این زودی‌‌‌ها محقق شود. در واقع ابتدا باید روابط تجاری متقابل شکل بگیرد و سرمایه‌گذاری خارجی متعاقب آن محقق می‌شود.  در مقابل سفارش خرید تعدادی هواپیمای مسافری از شرکت بو‌‌‌ئینگ، مجوز خرید هواپیماهای کارکرده و همچنین دریافت قطعات یدکی هواپیماهای موجود می‌‌‌تواند شروع خوب و سریعی برای همکاری اقتصادی مشترک باشد. ناوگان هواپیمایی کشور فرسوده است و نیاز به بازسازی و توسعه دارد، در عین حال ایران می‌‌‌تواند بازار جذابی برای محصولات شرکت بوئینگ باشد.  

۵. توافق با آمریکا و سایر قدرت‌‌‌های جهانی و منطقه‌‌‌ای و تحکیم روابط اقتصادی با همه کشورها، گام اولیه برای حفظ و جذب منابع سرمایه‌گذاری برای رونق تولید است. توافق بین‌المللی نه‌تنها رفاه اقتصادی عموم مردم ایران را با افزایش تولید تامین خواهد کرد و ثبات اقتصادی را به کشور بازخواهد گرداند و این ثبات خود باعث خواهد شد سرمایه از فعالیت‌های سفته‌بازی به سمت تولید برود، بلکه امنیت ملی پایدار را برای ایران به ارمغان خواهد آورد؛ چون امنیت سایر کشورها را به امنیت ایران پیوند خواهد زد.

۶. اجازه دادن به فعالیت شرکت‌های چندملیتی در اقتصاد ایران، علاوه بر اینکه جذابیت‌‌‌هایی برای طرف‌‌‌های خارجی دارد تا از ظرفیت‌‌‌های اقتصادی و جغرافیایی ایران برای رسیدن به صرفه‌‌‌های ناشی از مقیاس و کارآیی‌‌‌های محلی جدید بهره‌‌‌برداری کنند، به اقتصاد کشور این فرصت را نیز می‌دهد که با وسعت و شدت بیشتری به سازمان تولید جهانی متصل شود و مقاومت اقتصادی-سیاسی خود را در صحنه جهانی ارتقاء دهد.

۷. تیم مذاکره‌‌‌کننده به‌‌‌جای تمرکز صرف بر لغو تحریم‌‌‌ها، باید ظرفیت نهادی برای جذب و نگه‌‌‌داشت سرمایه را تقویت کند و با انتخاب صنایعی که پیوند واقعی با تولید و اشتغال دارند، میان منافع داخلی و خارجی توازن ایجاد کند. در چنین چارچوبی است که اقتصاد می‌‌‌تواند از سیاست خارجی پشتیبانی کند و سیاست خارجی نیز به ابزاری برای نوسازی اقتصاد تبدیل شود.

۸. با توجه به رقابت گسترده و سرمایه‌گذاری‌‌‌های سنگین دو کشور چین و آمریکا در زمینه هوش مصنوعی و از طرفی وجود نیروی کار متخصص و تحصیل‌‌‌کرده در ایران، هدایت سرمایه‌گذاری‌‌‌های خارجی در حوزه هوش‌مصنوعی و بخش خدمات در ایران در خلال مذاکرات می‌‌‌تواند به چالش‌‌‌های بازار کار ایران نیز پاسخ دهد و با کاهش بیکاری و افزایش مشارکت، رشد اقتصادی را در سال‌های آینده تضمین کند.

۹. اگر بر فرض توافقی در مذاکرات حاصل شود، طرف ایرانی منافع اقتصادی زیادی به دست خواهد آورد، بدون اینکه هیچ منفعت اقتصادی برای طرف آمریکایی قابل تصور باشد. با توجه به ذائقه ترامپ که در هر کنش سیاسی خود در روابط بین‌المللی بر منافع اقتصادی ایالات‌متحده تأکید می‌کند، چنین توافقی طبیعتا به خودی خود هیچ جذابیتی از جهت اقتصادی نخواهد داشت.  اما اگر طرف ایرانی پیشنهادی روی میز بگذارد که بالقوه در برگیرنده منافع اقتصادی چشم‌گیری برای طرف آمریکایی باشد، می‌‌‌تواند جذابیت حصول توافق را برای رئیس‌جمهور آمریکا بسیار بیشتر کند و شانس رسیدن به توافق را افزایش دهد.

در آن صورت می‌‌‌توان گفت که طرف ایرانی با دست پر، پشت میز مذاکره رفته و با تکیه بر آن می‌‌‌تواند چانه‌‌‌زنی خوبی را به نفع خود پیش ببرد. 

۱۰. انگیزه‌های اقتصادی در بلندمدت نقش تعیین‌کننده‌ای در موفقیت و پایداری کاهش تحریم‌ها دارند. ایران با تکیه بر مزیت‌هایی چون منابع انرژی، سرمایه انسانی، موقعیت ژئوپلیتیک و تمدن تاریخی، می‌تواند جایگاه مؤثری در نظم جهانی بیابد. اقتصاد ضعیف، قدرت چانه‌زنی ایران را در مذاکرات کاهش می‌دهد و بدون اصلاحاتی در حوزه انرژی، ارز، صادرات و نظام مالی، حتی کاهش تحریم‌ها نیز ناپایدار خواهد بود. همچنین لازم است سازوکاری شفاف برای هزینه‌کرد منابع ارزی آزادشده و هماهنگی زمانی میان مراحل رفع تحریم و تعهدات هسته‌ای ایران ایجاد شود. موفقیت مذاکرات وابسته به ثبات داخلی، مشارکت اجتماعی، برنامه توسعه‌ای روشن و بهره‌گیری هوشمندانه از ظرفیت‌های اقتصادی و منطقه‌ای است. اقتصاد نه‌تنها عامل پیش‌برنده مذاکرات است، بلکه مهم‌ترین تضمین برای تداوم نتایج آن خواهد بود.

مطالب فوق، از پرونده باشگاه اقتصاددانان که در آن ۱۷ اقتصاددان ایرانی به بررسی فرصت‌‌‌های اقتصادی در مذاکرات و اهمیت آن در تعمیق روابط، حصول توافق و پایداری آن پرداخته اند، سرمقاله چاپ روز شنبه ۲۳ فروردین روزنامه  «دنیای اقتصاد» و همچنین توصیه‌های امیر کرمانی، اقتصاددان و استاد دانشگاه برکلی برگرفته شده است.