چگونه میتوان برای مدیریت انرژی در یک کلانشهر برنامهریزی کرد؟
تجربه استانبول برای تهران

درحالیکه کارشناسان در طی سالهای گذشته بارها بر ضرورت سرمایهگذاری در این بخش و توسعه زیرساختها تاکید کرده بودند. با این وجود در حال حاضر شرایط بهگونهای است که ذخایر موجود در سدهای تامینکننده آب تهران در پایینترین سطح خود طی یک قرن اخیر قرار گرفته است و به نظر میرسد برنامه مشخصی برای حل بنیادی این معضل وجود ندارد و تنها خبرهایی مبنی بر بسته راهبردی وزارت نیرو برای سازماندهی منابع موجود و توصیههایی به شهروندان برای کاهش ۲۰ درصدی مصرف به گوش میرسد.
از طرفی، در سالهای گذشته، شاهد قطعی پیدرپی برق بودیم که آسیب زیادی به شهروندان و کسبوکارها وارد کردهاست. در همین راستا مقایسهای میان دو شهر تهران و استانبول انجام شده تا ضمن بررسی الگوی مصرف شهروندان این دو شهر، زیرساختهای مرتبط نیز مورد ارزیابی قرار گیرد. زیرا طبق آخرین آمار، جمعیت تهران حدود ۹.۷میلیون نفر و جمعیت استانبول ۱۶.۲میلیون نفر گزارش شده و هردو در زمره شهرهای پرجمعیت منطقه قرار دارند. از طرفی به نظر میرسد میزان سرانه مصرف برق و آب شهروندان این دو کلانشهر تقریبا در سطوح مشابهی قرار دارد. با این وجود هیچگونه گزارشی مبنی بر قطعیهای گسترده برق یا آب در استانبول اعلام نشده است.
مقایسه مدیریت منابع آبی در تهران و استانبول
سرانه مصرف آب در تهران، طبق آخرین آمار منتشرشده، به طور میانگین حدود 200 لیتر به ازای هر نفر در روز اعلام شده است. در مقایسه، بررسیها نشان میدهد که در سال 2022، سرانه مصرف آب در شهر استانبول نیز حدود 190 لیتر به ازای هر نفر بوده است. بر این اساس، اگرچه هم تهران و هم استانبول از لحاظ مصرف آب، بالاتر از استانداردهای جهانی قرار دارند، اما وضعیت مدیریت منابع و توزیع آب میان این دو شهر تفاوتهای معناداری دارد. بهطوریکه در تهران، با وجود هشدارهای کارشناسان، قطعیهای مکرر آب به یکی از معضلات جدی شهروندان تبدیل شده است. در مقابل، در استانبول تنها در شرایط اضطراری یا برای انجام تعمیرات زیرساختی، قطعی موقت آب گزارش شده و بهطور کلی، توزیع آب در این شهر بدون اختلال ادامه داشته است.
این تفاوتها نشان از عملکرد متفاوت زیرساختها و سیاستهای مدیریت منابع آبی در دو کلانشهر دارد. نخستین عامل کلیدی در ایجاد این تفاوتها، تنوع منابع تامین آب در استانبول است. این شهر دارای بیش از 10 سد فعال در اطراف محدوده شهری است که توسط اداره آب و فاضلاب استانبول بهصورت یکپارچه مدیریت میشود. افزون بر سدهای متعدد پیرامون شهر، پروژه انتقال آب از رودخانه ملن بهعنوان یک منبع پایدار در شرایط خشکسالی، نقش کلیدی ایفا میکند. در مقابل، منابع آب تهران عمدتا محدود به پنج سد اصلی و آبهای زیرزمینی است که تحتتاثیر تغییرات اقلیمی، خشکسالیهای متوالی و برداشتهای بیرویه، با کاهش شدید ذخایر مواجه شدهاند.
دومین عامل، سرمایهگذاری گسترده استانبول در کاهش هدررفت آب در شبکه توزیع است. بر اساس گزارشهای رسمی میزان هدررفت آب در شبکه توزیع آب ترکیه در سال 2019 برابر با 20.68 درصد بوده که این رقم با انجام سرمایهگذاریهای گسترده به 18.63 درصد در سال 2024 رسیده است. این اقدام نتیجه مستقیم نوسازی گسترده شبکه، استقرار سامانههای نشتیاب هوشمند و استفاده از فناوریهای روز در مدیریت لحظهای جریان آب است. درحالیکه در ایران میزان هدر رفت آب در شبکه توزیع طبق آخرین آمارها 25 الی 30درصد گزارش شده است و نوسازی شبکه انتقال آب معمولا به صورت واکنشی و نه پیشگیرانه انجام میشود.
عامل اثرگذار دیگر در تامین آب این شهر، حرکت تدریجی استانبول بهسوی بازچرخانی و بازیافت آب است؛ سیاستی که در بسیاری از کلانشهرهای توسعهیافته دنیا دنبال میشود. اداره آب و فاضلاب استانبول از سال 2019 اجرای پروژههای بازیافت آب خاکستری در برخی مناطق صنعتی، بیمارستانها و ساختمانهای دولتی را آغاز کرده است. همچنین، در برنامه توسعه شهری 2030 استانبول، استفاده از آب تصفیهشده برای آبیاری فضای سبز، شستوشوی خیابانها و کاربریهای صنعتی پیشبینی شده است.
اگرچه سهم آب بازیافتی در استانبول هنوز نسبتا محدود است، اما افزایش استفاده از این روش در برنامههای توسعه شهری لحاظ شده است. در تهران، هرچند ظرفیت تصفیهخانهها در حال افزایش است، اما استفاده از آب تصفیهشده در مصرف ثانویه همچنان بسیار محدود است و سامانههای بازگردانی آب در مقیاس شهری توسعه نیافتهاند. بر اساس آخرین آمارها 80 درصد آب مصرفی خانگی پتانسیل بازیافت و استفاده به عنوان آب کشاورزی و آب مصرفی صنایع را دارد اما از این ظرفیت بالقوه چندان استفادهای نشده است.
البته، نمیتوان از تاثیر تفاوتهای اقلیمی میان این دو شهر نیز چشمپوشی کرد. استانبول در مقایسه با تهران، در منطقهای با میانگین بارندگی بیشتر قرار دارد که تاثیر مستقیمی بر میزان پرشدگی سدها و تغذیه منابع آب زیرزمینی دارد. با این حال بررسیها نشان میدهد که میان این دو شهر در سطح برنامهریزی و مدیریت کلان تفاوتهای جدی وجود دارد. در شرایطیکه استانبول با تنوعبخشی به منابع، کنترل تلفات و ورود به عرصه بازیافت آب توانسته به الگوی مدیریت پایدار نزدیک شود، تهران همچنان با تکیه بر منابع محدود، شبکهای پرهدررفت و رویکردی واکنشی در برابر بحرانها مواجه است. به عقیده کارشناسان تداوم این روند، بدون اصلاح ساختارهای مدیریتی و سرمایهگذاری در زیرساخت، آینده منابع آبی پایتخت ایران را با چالشهای جدیتری روبهرو خواهد کرد.
مسیر متفاوت ترکیه در مدیریت شبکه برق
بر اساس دادههای آژانس بینالمللی انرژی، سرانه مصرف برق در ایران در سال 2022 برابر با 3705 کیلوواتساعت بوده؛ این رقم برای ترکیه 3554 کیلوواتساعت گزارش شده است. با وجود این که سطح سرانه مصرف برق این دو کشور تفاوت چندانی با یکدیگر ندارد، ایران در سالهای گذشته با قطعیهای گسترده و فراگیر برق در نقاط مختلف کشور مواجه بوده؛ اما، در ترکیه هیچ قطعی برق گستردهای گزارش نشده و قطعیهای محدود تنها به منظور تعمیرات انجام شده است.
به عقیده کارشناسان مهمترین دلیل موفقیت ترکیه در مدیریت شبکه برق، تنوع این کشور در شیوههای تامین برق است. آمارها نشان میدهد که در سال 2024، حدود 54درصد از برق تولید شده به منابع گازی و زغالسنگ وابسته بوده و بقیه برق مورد نیاز از طریق شیوههای برقآبی، انرژی بادی، خورشیدی و زمینگرمایی تامین شدهاست. همچنین با افزایش ظرفیت نیروگاهها، سهم گاز طبیعی و زغالسنگ در تامین برق مورد نیاز تا ژوئن سال جاری به 49 درصد کاهش یافته است و با سرمایهگذاریهای انجامشده در زیرساختهای انرژی، سهم انرژیهای تجدیدپذیر در تولید برق افزایش داشته است. این اقدام علاوه بر کمک به کاهش آلودگی، به خودکفایی این کشور در حوزه انرژی کمک میکند. زیرا بخش عمده زغالسنگ و گاز مورد استفاده در تولید برق این کشور، وارداتی است.
درحالیکه در ایران وابستگی قابلتوجهی به منابع تجدیدناپذیر برای تولید برق وجود دارد، بهطوری که در سال 2024 حدود 80 درصد برق تولیدی توسط نیروگاههای حرارتیگازی تامین شدهاست. زیرا با توجه به اینکه کشور از منابع گاز برخوردار است قیمت تمام شده تولید برق با این روش بسیار کمتر از روشهای نوین و پاک است. اما این وضعیت علاوه بر ایجاد آلودگی محیطزیستی، باعث کاهش تنوع در شیوههای تولید برق شده بهطوریکه هرگونه اختلال در تامین گاز مصرفی میتواند تاثیر قابلتوجهی بر میزان تولید برق داشته باشد، بهخصوص در فصلهای تابستان و زمستان که مصرف به اوج میرسد.
در همین راستا، اسکندری، سرپرست معاونت راهبری تولید شرکت برق حرارتی، در سال گذشته اعلام کرد که به دلیل مشکلات تامین گاز، بخشی از ظرفیت نیروگاهها از مدار خارج شده است. از این رو کارشناسان بر ضرورت سرمایهگذاری و تنوعبخشی به روشهای تولید برق تاکید دارند. هرچند این موضوع تاکنون به دلیل بیتوجهی نهادهای مسوول، هزینههای بالا و تحریمها، به شکل جدی در دستور کار قرار نگرفته است، اما با شرایط فعلی، اگر سرمایهگذاری لازم در زیرساختها انجام نشود، باید منتظر پیامدهای عمیقتر و گستردهتری در آینده باشیم.
سایه قیمتهای دستوری بر الگوی بهینه مصرف
یکی از عوامل مهم در شکلگیری الگوی نادرست مصرف انرژی در ایران، قیمت پایین برق و آب ناشی از سیاستهای تثبیت قیمت است. این وضعیت باعث شده که نهتنها مصرف برق و آب در کشور بهطور قابلتوجهی افزایش یابد، بلکه استفاده از تجهیزات با مصرف بهینه دیگر در اولویت مصرفکنندگان قرار نگیرد. در واقع، زمانی که هزینهنهایی برای مصرفکننده برق و آب بسیار پایین است، خانوارها و حتی واحدهای تجاری و صنعتی، انگیزه اقتصادی لازم برای سرمایهگذاری و استفاده از وسایل کممصرف یا دارای استانداردهای بالای بهرهوری را ندارند. چرا که اختلاف قیمت بین یک دستگاه با مصرف بالا و یک دستگاه کممصرف، معمولا بیشتر از هزینه مابهتفاوت مصرف انرژی یا آب است. بررسیها نشان میدهد که میزان قیمتتمامشده هر هزارمترمکعب آب برای مصرفکنندگان تهرانی حدود 2.2 الی4.5 دلار برآورد شده است درحالیکه در استانبول بیش از هزاردلار بودهاست. در زمینه برق نیز بررسیها حاکی از تفاوت قیمتی بسیار زیاد این دو شهر است.
قیمت تمامشده هر هزارکیلووات ساعت برق برای مصرفکنندگان تهرانی بین 1.5 تا 3.9 دلار بوده درحالیکه این رقم در استانبول برابر با 63 تا 89 دلار برآورد شدهاست. از سوی دیگر، وجود رانت طبیعی در دسترسی به منابع گاز کشور باعث شده تا قیمت تمامشده تولید برق در نیروگاهها، پایینتر از روشهای نوین و تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی یا بادی باشد. این موضوع نیز به نوبه خود موجب شده تا سرمایهگذاری در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و فناوریهای پاک در ایران با انگیزهای بسیار ضعیف دنبال شود و سهم این منابع در سبد تولید برق کشور همچنان بسیار پایین باقی بماند.